responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير پژوهي ابوالفتوح رازي نویسنده : ایازی، سید محمد علی    جلد : 1  صفحه : 201

آيد. (ج ۱، ص ۱۶۱): «آنگه وصف كرد آن متقيان را كه بهشت براى ايشان بجارده است» (همان، ص ۱۶۹).
برخ: بعض، بعضى از كامل. واژه برخ، فعل برخى شدن و برخى گرديدن به معناى فدا شدن و قربان شدن در متون نظم و نثر كهن كاربرد فراوان دارد. واژه برخين (بهره اندك، فديه اندك) صفت نسبى از برخ است (همان، ج ۹، ص ۱۹۱).
پايندانى: ضمانت، كفالت، تكفل؛ گاهى به معناى ميانجى گرى و شفاعت. اين واژه به صورت پايندان نيز مضبوط است: «و او را براى آن ذوالكفل خوانند كه كفالت و پايندانى هفتاد پيغامبر بكرد و ايشان را از قتل برهانيد» (ج ۳، ص ۴۳).
پهران: اين واژه در فرهنگها ضبط نشده است و احتمال دارد كه ريختى ديگر از واژه برخان يا برخوان باشد. واژه پهران از واژگان نادر در زبان فارسى است كه در تفسير ابوالفتوح رازى به معناى آواز، صدا، پژواك صوت به كار رفته است. در صورت اخير اين واژه (برخوان و برخان) در فرهنگها آمده است: «او پهران پاى آنان كه از سر گور او باز مى گردند بشنود» (ج ۱، ص ۱۹۷).
پيختن: پيچيدن، پيچيدن بر خود چون مارى. فعل پيشوندى برپيختن در فرهنگها به دست نيامد، اما ظاهراً به معنى درپيچيدن است. در تفسير روض الجنان هم مصدر ساده پيختن و هم مصدر پيشوندى برپيختن هر دو كار رفته است: « «يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْكِتابِ» ؛ زبان در مى پيخند بر سبيل تحريف و تغيير و مراد به كتاب توريت است به اتفاق، و اصل لَي (يلون) برپيختن باشد» (ج ۴، ص ۴۰۰).
افزون بر اين صورتها مصدر پيختن به اين اشكال هم در تفسير روض الجنان به كار رفته است: پيخيدن (ج ۱۲، ص ۵۹)، پيخته شدن (ج ۲، ص ۴۳، ۶۰)، بر هم پيخته (ج ۲۰، ص ۱۵۲، ۱۱۶).
اينها تنها نمونه اى كوچك از دايره واژگانى تفسير روض الجنان بود تا نشان داده شود كه در اين تفسير، كهن گرايى، استفاده از واژگان بومى و گويشى و باستانگرايى تا

نام کتاب : تفسير پژوهي ابوالفتوح رازي نویسنده : ایازی، سید محمد علی    جلد : 1  صفحه : 201
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست