responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي نویسنده : عسکر حقوقی    جلد : 1  صفحه : 452

لهجه هاى محلِّى قرار دارد، يك جا با ذكر مثالهاى متعدد فراهم آمد. اينك چند نمونه از آنها:
۱. يكى از غرايب استعمالات شيخ، به كار بردن صيغه مفرد و مخاطب در مورد جمع و با فاعل جمع است. در ترجمه «وَ كَيْفَ تَكْفُرُونَ» مى نويسد: «چگونه كافر شوى شما» كه فعل جمع مخاطب در ترجمه به صورت مفرد مخاطب آمده؛ اگر چه فاعل آن جمع است.
مثال ديگر:
به درى ديگر رفت و گفت چه مردمانى شما؟ گفتند: ما مردمانيم كه دخلها خورد كرده ايم و بر خرمن نهاده... (ج ۱، ص ۱۶۱).
مثال ديگر: «... و حلال نباشد شما را چيزى كه به زنان داده باشى باز ستانى...» (ج ۱، ص ۳۹۰).
در مورد اين استعمال غريب، عقايد گوناگونى اظهار شده؛ بعضى را عقيده بر اين است كه در حدود خراسان و رى ذالهاى معجمه قديم پارسى را از قديم دال مهمله يا تاى مثنّاة و يا باى تحتانى تلفظ مى نموده اند؛ مانند:
باذ و ماذر و براذر و خذاى كه باد و مادر و برادر و خداى گويند و نيز مانند: كنيذ و رويذ كه كنيت و رويت مى گفته اند و نيز مانند پذام (پيام) و پذمانك (پيمانه) و نظاير بى شمار ديگر كه بعيد نيست كه كنيذ و رويذ و ساير جمع هاى مخاطب در لهجه عمومى كنى و روى از اين لحاظ گفته باشند؛ يعنى ذال آخر آن كلمات را به ياء بَدل كرده باشند و لكن آن ياء در گفتن و نوشتن ساقط شده باشد. در متون قديم تر از متن تفسير ابوالفتوح، استعمال صيغه مفرد مخاطب در مورد جمع با فاعل جمع فراوان ديده شده.
برخى از محقِّقان معتقدند كه در لهجات بعضى از نقاط ايران، دال آخر صيغه

نام کتاب : تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي نویسنده : عسکر حقوقی    جلد : 1  صفحه : 452
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست