responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي نویسنده : عسکر حقوقی    جلد : 1  صفحه : 285

چه كردى؟ گفت: مردى را يافتم، چنان كه گفتى و زر بدو دادم. گفت: او چه گفت؟ غلام گفت، چنين گفت. خواجه گفت: بسيار نكو گفت. ولى النعمة موليها؛ را حواله به آن كرد كه به حقيقت او داده بود (تفسير ابوالفتوح رازى، ج ۱، ص ۲۶، س ۲۰). [1]
شيخ پس از ذكر اين حكايت، باز هم حكايت ديگرى از داوود پيامبر مى آورد و مقام خالق و شكرگزارى مخلوق را بار ديگر بيان مى كند و نيز در تأييد نظريّات خود اشعارى به عربى از يكى از شعراى معروف نقل مى كند تا هر چه رساتر و مؤثّرتر هدف خود را در شناساندن شكر و تعليم مردم و ارشاد آنها به شكرگزارى دنبال كرده باشد.
و امّا درباره تقويت و نيرومندى ايمان و توكّل به بارى تعالى (تفسير ابوالفتوح رازى، ج ۱، ص ۳۵۳، س ۲۰) [2] از زبان لقمان حكيم و خردمند به فرزندش، مطالبى نقل مى كند و در اثناى آن درس پايدارى و استقامت در برابر مصائب و آلام زندگى مى دهد و خواننده را به اتّخاذ آن روش پسنديده تحريض و ترغيب مى نمايد:
و در خبر است كه لقمان پسرش را گفت: يا بنىّ إنّ اللّه تعالى يجرّب العبد الصالح بالمحن والبلايا كما يجرّب الذّهب بالنّار؛ گفت: خداى تعالى بنده صالح را به بلا چنان مبتلا كند كه زر را به آتش امتحان كند.
در اثناى همين سخن عبرت انگيز، از زبان حسين بن محمد الواعظ مى نويسد كه وى گفت:
بكر بن على المصيصى از جمله ابدال بود. سى سال بود كه بيمار بود. اصحابش او را گفتند: خواهى كه بهتر شوى از اين بيمارى؟ گفت: نه. گفتند: خواهى تا بميرى. گفت: نه. گفتند: چگونه؟ گفت: اگر از اين دو كار


[1] روض الجنان، ج ۱، ص ۶۶.

[2] همان، ج ۳، ص ۱۸۶ ـ ۱۸۷.

نام کتاب : تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي نویسنده : عسکر حقوقی    جلد : 1  صفحه : 285
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست