responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي نویسنده : عسکر حقوقی    جلد : 1  صفحه : 284

ثلمة في الإيمان. [1]

۱۱. تفسير شيخ و مسائل اخلاقى و تربيتى

نكته قابل توجّه ديگرى كه در اين اثر نفيس جلب توجّه مى كند، استنباطات تربيتى و استنتاجات پرورشى است كه در اثناى تفسير به آنها اشاره مى شود و اصول و موازين تربيت اخلاقى را منطبق با حقايق دينى و الهى عرضه مى دارد. شك نيست كه با اين شيوه پسنديده، علاوه بر استفادات اخلاقى، لطافت و ملاحتى نيز به نثر ساده و شيواى آن مى دهد و از اين بابت هم تفسير شيخ وسيله تنبّه و ارشاد و هدايت خواهد بود. صفحه اى نيست كه شيخ در اثناى تفسير نتايج مفيد اخلاقى نگيرد و به صراحت به آنها اشاره نكند و به مناسبت مقام و مقال حكايتى نياورد و با توسّل به آنها درس سودمند اخلاقى ندهد؛ مثلاً در اثناى تفسير آيه شريفه: «الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ» مى نويسد:
امّا شكر اعتراف باشد به نعمت منعم، با ضربى از تعظيم. و اعتراف از دو گونه باشد: يكى به دل، يكى به زبان. اعتراف به دل آن باشد كه بداند كه آن نعمت كه بدو مى رسد از جهت منعم است، سوا اگر به واسطه بدو رسد و اگر بى واسط. در اثر آورده اند كه يكى از جمله بزرگان در موسم حجّ صرّه زر به غلام خود داد و گفت: برو و نگاه كن در قافله. چون مردى را بينى از قافله بركناره اى مى رود، اين صُرّه زر را به وى ده. غلام برفت و نگاه كرد. مردى را ديد بر طرفى مى رفت تنها. غلام آن صرّه زر بدو داد و آن مرد آن را بستد و سر سوى آسمان كرد و گفت: اللهمّ لا تنسى بحيراً فاجعل بحيراً لا ينساك؛ بار خدايا تو بحير را فراموش نمى كنى؛ بحير را چنان كن كه تو را فراموش نكند. غلام با نزديك خواجه مرد آمد، گفت:


[1] روض الجنان، ج ۱۱، ص ۲۴۱.

نام کتاب : تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي نویسنده : عسکر حقوقی    جلد : 1  صفحه : 284
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست