وصى متوفى قائم مقام پدر خود در امر وصايت مىشوند يا نه.
ج
- در فرض سؤال دو نفر وصى كه در حياتند عمل به وصيت نمايند.
س 793
- زيد ملكى را ثلث خود قرار داد و مصارفى هم معين نمود و يك نفر را
وصى خود كرد كه منفعت آن ملك را در مصارف معينه صرف نمايد و پس از آن كسى را تعيين
نكرد اينك وصى فوت شده و برادران متعدد دارد در اين صورت بدون اذن حاكم شرع
مىتوانند تصرف در آن ملك بنمايند يا نه.
ج
- مراجعه بحاكم شرع نمايند.
س 794
- شخصى از دنيا رفته و جهت ورثه خود دو نفر قيّم شرعى تعيين نموده
باين شرط كه هر دو مداخله كنند يكى از قيّمها تمام حسابها و معاملات اموال صغار در
دست او بوده و گاهى هم به آن ديگرى اطلاع مىداده اكنون از دنيا رفته لكن در دفترش
ياد آورى نموده كه فلان مبلغ به وراث فوق مديون و بدهكارم و قيم ديگر اظهار بى
اطلاعى مىكند و ورثه قيّم متوفى مىگويند پولى بوده و از بين رفته بما ربطى ندارد
كه پرداخت نماييم ولى ورثه موصى هم از ورثه قيم مطالبه مىنمايند آيا حق مطالبه
دارند يا نه.
ج
- هر گاه عين عبارت قيّمى كه فوت نموده اين باشد كه در سؤال ذكر شده
ظاهر در اين است كه مبلغى را كه معين نموده مديون بوده بنا بر اين جزء ديون او
محسوب است و بايد از تركه او پرداخت شود بلى اگر معلوم بشود كه اين مبلغ نزد او
امانت بوده و خيانت او هم معلوم نباشد و تلف شده باشد چيزى بر ورثه او نيست و اگر
اختلافى در موضوع دارند مرافعه شرعيه نمايند.
س 795
- اگر شخصى پسر دوم خود را وصى و پسر اول را كه بزرگتر است ناظر در
امر وصايت نموده چنانچه وصى براى انجام كارهاى ميت از قبيل نماز و غيره تعلل و
مسامحه نموده تكليف ناظر چيست مىتواند بدون اجازه وصى اقدام در كارهاى ميت بنمايد
يا آن كه خود وصى بايد انجام دهد يا آن كه بايد با اجازه حاكم شرع عمل نمايد.