- شخصى در هنگام حيات رسما براى خود وصى تعيين نموده و قيدى در خصوص
ثلث و مصرف آن ننمايد بعد از فوت وى وصى مىتواند در صورتى كه نظر موصى نسبت بثلث
ما ترك و صرف آن، در بين وصى و موصى معهود و معلوم بوده اقدام نمايد يا نه.
ج
- در صورتى كه بين وصى و موصى مقدار مصرف معهود و معلوم بوده وصى
بايد بعلم خود عمل نمايد و در نزاع موضوعى مرافعه شرعيه لازم است.
س 790
- شخصى عمارت مسكونى خود را بابت ثلث معين نموده و عمارت هم وفاء
بثلث مىنمايد و فرزند ارشد خود را وصى خود قرار داده در اين صورت فرزند مزبور كه
وصى پدر است مىتواند خانه را تصرف نمايد و صوم و صلاة را خودش انجام بدهد و ورثه
ديگر حق مداخله در اين عمارت دارند يا نه.
ج
- در فرض مسأله اگر عمارت را بابت ثلث معين كرده باشد كه به مصرف
صلاة و صوم برسد و بغير وصى منصرف نباشد وصى مىتواند عمارت را خودش بردارد و صوم
و صلاة را به جا آورد و در نزاع موضوعى محتاج به مرافعه شرعيه است
س 791
- اگر كسى را وصى قرار دهند ولى وصى آن را رد كند در اين صورت اصل
وصيت باطل مىشود يا نه.
ج
- رد كردن وصى در وصاياى عهديه موجب بطلان وصايت است نه اصل وصيت مگر
آن كه از قرائن اطمينان حاصل شود كه با رد نمودن وصى موصى هم از اصل وصيت برگشته
است.
س 792
- زيد ملكى را ثلث خود قرار داد و سه نفر از اولاد خود را وصى خود
نموده كه عوائد ثلث را به مصرف خيرات و مبرات برسانند يا عين ملك را بفروشند و در
مصارف خيريه صرف نمايند حال يك نفر از اوصياء ثلاثه فوت شده اولاد آن