- شخصى نه سال است كه زوجه خود را ترك نموده و ابدا همديگر را
نديدهاند بعد زوجه به اتفاق پدر و شخص ديگرى بعنوان راهنما زوج را در خرمشهر پيدا
نموده و زوج زوجه خود را طلاق خلع مىدهد بعد از پانزده روز شخص راهنما و مباشر
طلاق، زوجه مطلقه را بعقد خود در مىآورد و حال آن كه طرفين جاهل بحكم حرمت در
ايام عده مىباشند و زوج اول شكايت نموده در صورتى كه مدت دو سال است كه از اين
جريان مىگذرد و زوجه در خانه شوهر دوم بسر مىبرد و دو فرزند از او پيدا مىكند
ولى چون ازدواج شخص دوم نسبت به آن زن قانونى نبوده و در دفتر رسمى ثبت نشده زوجه
را بعنوان موقت از خانه خود با رضايت او خارج مىكند و اين موضوع خارج كردن زوجه و
شكايت شوهر اول سبب شده كه شوهر دوم انكار ازدواج با زن مزبوره را نموده و نفى
اولاد را از خودش كرده تا گرفتارى قانونى نداشته باشد بفرماييد تكليف بچهها چيست.
ج
- در فرض سؤال عقدى كه در عده واقع شده باطل است و اين زن بر اين مرد
حرام ابدى است و اولاد چون طرفين جاهل بودهاند در حكم حلالزاده و ملحق باين مرد
و زن است و جايز نيست مرد نفى ولد كند و توارث بين آنها ثابت است و در نزاع موضوعى
مرافعه شرعيه لازم است.
س 639
- شخصى از وطنش مهاجرت كرد و جهت كارگرى بشهر ديگر رفت و در آنجا فوت
كرد يك نفر از بستگانش كه در آنجا بوده به عيالش نوشت كه شوهر شما در فلان تاريخ
فوت كرده و زن هم عده وفات نگهداشته بعد شوهر رفته و پس از مدتى نامه ديگر آمده كه
تاريخ نامه اشتباه شده و در آن تاريخ فوت نكرده بود و در تاريخ بعد فوت كرده و زن
مزبوره بر طبق نامه اول پس از انقضاء عده شوهر كرده و مقاربت هم حاصل شده تكليف
چيست.
ج
- در فرض مذكور اگر عقد دوم در وقتى واقع شده كه شوهر مرده ولى خبر
دوم كه بنا بر فرض، صحيح و مطابق با واقع بوده بعد از وقوع عقد رسيده احتياط واجب