responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : کلام جـدید نویسنده : خسروپناه، عبدالحسین    جلد : 1  صفحه : 98

اين واژه در اصطلاح معارف اسلامى به صورت مشترك لفظى در سه معنا به كار رفته است: معناى نخست آن، همان حقايق دنيوى و اين جهانى مانند زمين و آسمان و بشر و حجر و فلك و برّ و بحر و... است; اين معنا در برخى از روايات به كار رفته است; دومين معناى دنيا، دل بستن به غير خدا و غفلت از حقّ تعالى است; گرفتار خيالات موهوم شدن و از حقيقت مطلق غافل ماندن است; اين معنا در عرفان و اخلاق به كار مى رود. علامه ى طباطبايى در تفسير الميزان، به دومين معناى دنيا اشاره مى كند و مى فرمايد:

« زندگى دنيا همان طور كه به اعتبارى لهو است، به اعتبار اين كه براى خود قواعدى دارد، لعب نيز هست; براى اين كه فانى و زود گذر است; هم چنان كه بازى ها اين طورند. عده اى از بچه ها با حرص و شور و هيجان عجيبى بازى را آغاز مى كنند و خيلى زود هم خسته شده و از هم جدا مى شوند و همان طور كه بچه ها بر سر بازى داد و فرياد راه مى اندازند، پنجه به روى هم مى كشند. ـ با اين كه مورد نزاع آن ها جز خيالاتى موهوم نيست ـ مردم مادى نيز بر سر بازيچه ى دنيا با يك ديگر مى جنگند. دنيا بازيچه است و متاعى است كه با آن تمتع مى شود ».[2]

بنا بر اين، آسمان و زمين و صحرا و بيابان به معناى دوم، دنيا نيستند; بلكه آيات حقّ و سبحات خدايند.[3] مولوى در مثنوى به تفاوت هر دو معناى دنيا پرداخته و چنين سروده است:

چيست دنيا؟


از خدا غافل بودن نى قماش و نقره و ميزان و زن!

نى قماش و نقره و ميزان و زن! نى قماش و نقره و ميزان و زن!

معناى سوم كه در اين بخش از نوشتار مدّ نظر ماست، نيازهاى دنيوى است; بنا بر اين، پرسش اصلى اين تحقيق اين است كه آيا دين، تنها به آبادانى آخرت مى پردازد يا احكامى براى آباد كردن دنيا نيز دارد؟

آيا فقط نيازهاى فردى را جواب گو است يا به نيازهاى اجتماعى نيز پاسخ مى دهد؟

سكولاريزاسيون (seculaization) به معناى عرفى شدن و دنيوى شدن و غير دينى گشتن به كار رفته و معرِّف فرايند و پروسه اى است كه طى آن، بشر و جوامع بشرى به مرور زمان از تعلقات ماوراى طبيعى و باورهاى دينى دست شسته و از هرگونه روى كرد غايت انديشانه و فرجام نگرانه فاصله گرفته و تنها در مقياس هاى بشرى به آبادانى دنيا مى پردازند.

تعبير سكولاريزاسيون در زبان هاى اروپايى، اوّل بار در معاهده ى سال 1648 ميلادى وستفالى (westphalia) به كار رفت و مقصود از آن، انتقال سرزمين ها به زير سلطه ى اقتدارات سياسى غير روحانى بود كه بيش تر تحت نظارت كليسا قرار داشت.

تمييز و تفكيك ميان saced(مقدس و دينى) secula (دنيوى يا عرفى) كه اجمالا در حكم تمييز و تفكيك مفاهيم ما بعد الطبيعى مسيحى از همه ى اشيا و امورى بود كه اين جهانى يا غير مقدس و ناسوتى تلقّى مى شوند، در ميان مردم متداول بود.

كليسا، كشيش ها و روحانيونى كه بيرون تشكيلات دينى بودند را تفكيك كرد و تعبير سكولاريزاسيون را به معناى مرخص كردن روحانيان از قيد عهد و پيمانشان به كار برد.[4]

سكولاريسم (seculaism) در لغت به معناى عُرف گرايى اعتقاد به اصالت امور دنيوى، غير دين گرايى، نادينى گرايى، جدا شدن دين از دنيا و علمانيت مى باشد. و (seculalaws) به معناى قوانين عُرفى، (seculaliteatue) به معناى ادبيات غير معنوى و دنيوى و (seculamysticism) به معناى عرفان ناسوتى گرفته شده است.[5]

نام کتاب : کلام جـدید نویسنده : خسروپناه، عبدالحسین    جلد : 1  صفحه : 98
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست