responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : کلام جـدید نویسنده : خسروپناه، عبدالحسین    جلد : 1  صفحه : 182

برخى از نويسندگان، بر خلاف انتظار، به تأييد اين تعارض برخواسته و چنين نگاشته اند:

«داروين، انقلاب نيوتنى را در عالم زيست شناسى ايجاد كرد. آن انقلاب چيزى نبود جز زدودن تفسيرهاى غايى از حوزه ى عالم حيات و جانشين كردن تفسيرهاى علّى بر تفسيرهاى غايى. تئورى تحوّل انواع، در واقع، تفسير علّى از عالم ارگانيسم ها را ارايه مى دهد; به گونه اى كه دانشمند را از دست يازيدن به تفسير غايى بى نياز مى كند و راه را براى تفسير تصادفى در عالم حيات باز مى نمايد. بر مبناى تئورى خلق الساعه، نمى توان باور كرد كه گونه ها با اين عظمت و پيچيدگى، بدون ناظم طراحى شده باشند; چرا كه احتمال انسان شدن يك ماده ى بى جان، بسيار كم است; به گونه اى كه قابل اعتماد نمى باشد. اما در بينش خلقت تحولّى، چون در عالم تكامل رخ مى دهد و گونه ها به تدريج از طريق تحوّل از گونه هاى بسيار ساده تر به ظهور مى رسند...، بنا بر اين، قبول پيدايش تصادفى گونه ها استبعادى ندارد; به ديگر سخن، تئورى تكاملى نشان مى دهد كه دلالت نظم به ناظم، وقتى است كه نسبت به شرايطِ ظهور تصادفى آن پديده علم نداريم و تفسير آن را با مكانيزهاى مادى نمى توانيم بيان كنيم».[59]

اين گفتار، دچار ضعف علمى است كه به اختصار به آن اشاره مى كنيم:

1 ـ اگر قرار باشد داروين با انقلاب زيست شناسانه ى خود، به زدودن تفسيرهاى غايى و جانشين كردن تفسيرهاى علّى به جاى تفسيرهاى غايى بپردازد، بايد به نويسنده ى محترم گفته شود كه اين انقلاب از زمان گاليله در اوايل قرن هفدهم اتفاق افتاد و تفسير غايت مدارانه ى ارسطويى، جاى خود را به تفسير علّى داد.

بار بور، در اين باره مى نويسد:

«بعد از اين كه توسل به عليّت غايى از رواج افتاد، به جاى تعريف و تصوّر خداوند به عنوان خير اعلى كه سير همه چيز به سوى اوست، تعريف ديگرى به عنوان علت اولى جاى گزين شد كه عبارت بود از نخستين حلقه از سلسله ى علل فاعلى».[60]

2 ـ با توجه به روى كرد چهارصد ساله ى عالمان به طبيعت، هيچ دانشمندى نبايد تفسير غايى از جهان طبيعت داشته باشد و در واقع، عالمان به لحاظ وظيفه ى علمى خود نفياً و اثباتاً از اين نوع تفسير و طبيعت شناسى مبرّا هستند; ولى فيلسوفان به هيچ وجه نمى توانند نسبت به چنين نگرشى بى تفاوت باشند.

3 ـ اگر كسى تفسير علّى از عالم را بپذيرد و سلسله و حلقات علت و معلولى را به علت اولى با اوصافى مانند واجب الوجود، حكمت، علم عام، قدرت مطلق، خيرخواهى نامحدود و غير اين ها منتهى كند، ناچار است علت غايى و تفسير غايى از جهان را نيز پذيرا باشد; زيرا حكمت خدا و بى نيازى واجب، هدف مندى فعلى را تثبيت مى نمايد.

4 ـ اگر تكامل تدريجى داروين را با حساب احتمالات عقلايى و رياضى ضميمه كنيم، مى توان نظام هدف مند و خالق هدف دار را به صورت رياضى اثبات كرد.

ب. تعارض با اشرفيّت انسان

داروين، تكامل انسان را محصول تغييرات اتفاقى و تنازع بقا دانسته است; بنا بر اين، حتّى حس اخلاقى انسان كه يكى از متمايزترين قوه هاى او به حساب مى آمد نيز از انتخاب طبيعى نشات مى گيرد; البته زيست شناسان ديگرى چون والاس (wallace)، بر خلاف داروين، ادعا كردند كه انتخاب طبيعى نمى تواند قواى دماغى عالى تر انسان را توجيه كند; زيرا انتخاب طبيعى فقط مى تواند به انسان وحشى مغزى بدهد كه اندكى فراتر از مغز ميمون باشد.[61]

پس در اين بخش نيز دو نحله ى داروينيسم و معنوى مذهبان، در دو جبهه ى مقابل هم ايستادند; گروه اول، انسان را عابر از كوچه و مسير ميمون معرفى مى كردند و بدين لحاظ، مقام برتر و والاى آن را نفى مى نمودند. گروه دوم، انسان را موجود اشرف و برترى دانسته و از اين رو، عقيده دارند كه نمى توان گذشته ى او را از نوع ميمون دانست.

همان گونه كه از آيات قرآن و روايات به دست مى آيد:

اولا

انسان ها جملگى داراى دو ساحت سفلى و علوى هستند; بُعد سُفلى، او را به بدى ها و زشتى ها مى كشاند و بُعد علوى هدايت گر او به سمت خوبى هاست; پس انسان وقتى به مراحله كمال راه يافت ارزش مند مى شود;

ثانياً

انسان در تكاملِ اين دو ساحت، دارنده ى صفت اختيار و انتخاب گرى است;[62]

ثالثاً

هر فردى كه براى تقويت بُعد سفلى و حيوانى خود تلاش كند و با انتخاب خود، مسير قهقراى ضلالت را طى كند، از چهارپايان پست تر مى شود[63] و هر شخصى كه به سير صعودى و تكاملى ساحت عُلواى خود بپردازد، خليفه ى خدا بر زمين[64] و معلم ملايكه[65] مى گردد و از كرامت الهى[66] برخوردار خواهد شد;

نام کتاب : کلام جـدید نویسنده : خسروپناه، عبدالحسین    جلد : 1  صفحه : 182
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست