responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : کلام جـدید نویسنده : خسروپناه، عبدالحسین    جلد : 1  صفحه : 179

اگر در زنجيره ى تكامل، انسان پديد نمى آمد، انتخاب طبيعى چنين تفسير مى كرد كه ناگزير شرايط مساعد نبوده و موجودى به نام انسان، اگر هم به تصادف ظاهر شود، بر پايه ى شايستگى و «به گزارش واحد مركزى خبر، به نقل از شبكه ى تلويزيونى سى ان ان، يك تحقيق علمى جديد، به مقابله با بحث علمى دامنه دارى كه سال ها ذهن دانشمندان را به خود مشغول داشته است پرداخت و ثابت كرد فرضيه هاى قبلى در زمينه ى تكامل غلط بوده است.

«بنابه اين گزارش، مطابق نتايجى كه از آزمايش هاى dna متعلق به يك اسكلت باقى مانده از انسان نئاندرتال متعلق به يكصد هزار سال بيش به دست آمده است، از نظر ژنتيكى، هيچ شباهتى باdna ميمون هاى شبيه انسان كه گفته مى شد اجداد انسان فعلى هستند وجود ندارد.

«اين گزارش حاكى است، در حالى شباهت هاى زيادى بين انسان هاى نئاندرتال و انسان هاى فعلى وجود دارد اما شواهد علمى امروز محسوب نمى شوند. بنا به عقيده ى يكى از كار شناسان امريكايى كه در زمينه ى تاريخ تكامل انسان تحقيق كرده است، تحقيقات انجام شده توسط دانشمندان آلمانى، از واقعه ى فرود آمدن يك سفينه ى فضايى در مريخ مهم تر است».[39]

مكتب نئو داروينيسم

چهارمين تئورى از تئورى هاى تحول، فرضيه ى داروينيسم جديد مى باشد. اين مكتب توسط اگوست ويسمان ـ جانور شناس آلمانى ـ بنا گرفت. وى انتقال صفات اكتسابى را به نسل هاى بعدى مورد نقد و انكار قرار داد و سلول ها را به دو دسته ى ژرمن (جنسى)[40] و سوما (كالبدى)[41] تقسيم كرد; سپس با ابداع تئورى پلاسماى[42] جنينى و انحصار اين ماده در سلول هاى جنسى، توانست كيفيت انتقال صفات را به نسل هاى بعدى تفسير كند. او اين ماده را ماده ى ارثى ناميد.

به نظر ويسمان، چون سلول هاى كالبدى پس از مرگ جان دار نابود مى شوند، تغييرات اكتسابى توسط آن ها به اخلاف انتقال نمى يابند و فقط تغييرات موجود در سلول هاى ژرمن كه در غدد تناسلى قرار دارند، اثر بخش و قابل انتقال مى باشند. نئو داروينيست ها ماده ى ارثى را به عنوان ابزار نقد عليه داروينيست ها به كار بردند. آن ها اين ماده را جاودانى، غير قابل تغيير و مستقل از شرايط محيطى مى دانند.[43]

نظريه ى موتاسيون يا جهش

نظريه ى موتاسيون[44] يا جهش، پنجمين فرضيه ى تكامل به شمار مى رود. اين فرضيه بر آن است كه دگرگونى هاى دفعى و ناگهانى ژن ها باعث تغييرات موروثى در انواع مى شود و تحوّل گياهان و جانوران از اين طريق صورت مى گيرد. دانشمندان، با اين فرضيه بهتر توانستند تحوّل و تغيير انواع را توجيه و تفسير كنند.

اين نظريه توسط هوگودوفريس ـ گياه شناس بلژيكى ـ مطرح شد و نشان داد كه بعضى از دانه هاى گياهان، در عين شباهت تام به انواع خودشان، تغيير نوع و صفات مى دهند و اين تغييرها به صورت دفعى و ناگهانى و بدون تأثيرات و شرايط محيطى تحقق مى يابند و از طريق ژن ها به نسل هاى بعدى منتقل مى شوند.[45]

از زمانى كه دانش ژنتيك بر دوست داران دانش شكوفا شد، تحوّل دفعى يا موتاسيون، به عنوان فرضيه ى علمى جانشين و جاى گزين نظريه هاى ديگر گشت.

پى آمدهاى تئورى داروين

آرا و انديشه هاى داروين، همانند روى كردها و ره يافت هاى نيوتن، تأثير عظيمى بر ساير حوزه هاى فكرى نهاد. همان گونه كه نيوتن با ارايه ى نظريه ى طبيعت شناسانه ى خود و تفسير ماشين وار خود از جهان طبيعت، خدا پرستى و خدا گرايى وحيانى را به خدا شناسى طبيعى يا دئيسم بدل ساخت، داروين نيز با طرح تئورى تكاملى براى طبيعت، پى آمدهاى خاصى را در عرصه ى دين، اخلاق، جامعه شناسى و انسان شناسى بر جا نهاد; بنا بر اين، توجه به اين نكته بر خوانندگان لازم است كه گرچه داروين به عنوان زيست شناس شهرت داشت ولى تئورى وى با وجود تأثير پذيرى از انديشه ى منطقى هگل و پايه هاى ديالكتيك او و نيز اصول و اركان نظريه ى لامارك و ديگران، تأثير كلانى بر بسيارى از رشته هاى فلسفى، كلامى، اجتماعى، انسانى و طبيعى گذاشت.

اين فرآيند علمى، ترابط هاى جديدى را ميان ساير علوم در هندسه ى انديشه ى بشرى ايجاد كرد. قبل از داروين، متفكران و طبيعت شناسانى چون بوفون، لامارك و... در زمينه ى مسائل زيست شناسى، زمين شناسى، شيمى و... نظريه ى تكامل را مطرح كردند;

نام کتاب : کلام جـدید نویسنده : خسروپناه، عبدالحسین    جلد : 1  صفحه : 179
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست