نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 48
شان نزول:
در ميان
مفسران معروف است كه اين آيات در باره يكى از انصار به نام" ثعلبة بن
حاطب" نازل شده است، او كه مرد فقيرى بود و مرتب به مسجد پيامبر ص مىآمد
اصرار داشت كه پيامبر ص دعا كند تا خداوند مال فراوانى به او بدهد!، پيغمبر به او
فرمود:"
قليل تؤدى
شكره خير من كثير لا تطيقه
""
مقدار كمى كه حقش را بتوانى ادا كنى، بهتر از مقدار زيادى است كه توانايى اداء حقش
را نداشته باشى" آيا بهتر نيست كه توبه پيامبر خدا تاسىجويى و به زندگى
سادهاى بسازى، ولى ثعلبه دستبردار نبود، و سرانجام به پيامبر ص عرض كرد به خدايى
كه ترا به حق فرستاده سوگند ياد مىكنم، اگر خداوند ثروتى به من عنايت كند تمام
حقوق آن را مىپردازم، پيامبر ص براى او دعا كرد.
چيزى نگذشت
كه طبق روايتى پسر عموى ثروتمندى داشت از دنيا رفت و ثروت سرشارى به او رسيد، و
طبق روايت ديگرى گوسفندى خريد و بزودى زاد ولد كرد، آن چنان كه نگاهدارى آنها در
مدينه ممكن نبود، ناچار به آباديهاى اطراف مدينه روى آورد و آن چنان مشغول و سر
گرم زندگى مادى شد كه در جماعت و حتى نماز جمعه نيز شركت نمىكرد.
پس از مدتى
پيامبر ص مامور جمعآورى زكات را نزد او فرستاد، تا زكات اموال او را بگيرد، ولى
اين مرد كم ظرفيت و تازه به نوا رسيده و بخيل، از پرداخت حق الهى خوددارى كرد، نه
تنها خوددارى كرد، بلكه به اصل تشريع اين حكم نيز اعتراض نمود و گفت: اين حكم
برادر" جزيه" است يعنى ما مسلمان شدهايم كه از پرداخت جزيه معاف باشيم
و با پرداخت زكات، چه فرقى ميان ما و غير مسلمانان باقى مىماند؟!
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 48