نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 287
تفسير:
عظمت و حقانيت دعوت قرآن
اين آيات به پاسخ قسمت ديگرى از سخنان نارواى مشركان مىپردازد، چرا كه آنها
تنها در شناخت مبدء گرفتار انحراف نبودند، بلكه به پيامبر اسلام ص نيز افترا
مىزدند، كه قرآن را با فكر خود ساخته و به خدا نسبت داده است، لذا در آيات گذشته
خوانديم كه از پيامبر ص تقاضا داشتند قرآنى غير از اين قرآن بياورد و يا لا اقل آن
را تغيير دهد، اين خود دليل آن است كه قرآن را ساخته فكر او مىپنداشتند! نخستين
آيه مورد بحث مىگويد:" شايسته نيست كه اين قرآن بدون وحى الهى به خدا نسبت
داده شده باشد" (وَ ما كانَ هذَا
الْقُرْآنُ أَنْ يُفْتَرى مِنْ دُونِ اللَّهِ) جالب اينكه به جاى نفى ساده، نفى شانيت شده است و مىدانيم اين گونه تعبير
از نفى ساده رساتر است، اين درست به آن مىماند كه كسى در مقام دفاع از خود بگويد
شان من نيست كه دروغ بگويم و البته اين تعبير از اينكه بگويد من دروغ نمىگويم
بسيار پرمعنىتر و عميقتر مىباشد.
سپس به ذكر دليل بر اصالت قرآن و وحى آسمانى بودنش پرداخته مىگويد:
" ولى اين قرآن كتب آسمانى پيش از خود را تصديق مىكند" (وَ لكِنْ تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ).
يعنى تمام بشارات و نشانههاى حقانيتى كه در كتب آسمانى پيشين آمده بر قرآن و
آورنده قرآن كاملا منطبق است و اين خود ثابت مىكند كه تهمت و افترا بر خدا نيست و
واقعيت دارد، اصولا خود قرآن از باب" آفتاب آمد دليل آفتاب" شاهد صدق
محتواى خويش است.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 287