ممكن است در
اينجا سؤال شود كه در پارهاى از آيات قرآن مىخوانيم پيامبر ص"
رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ" است (انبياء- 107).
ولى آيه مورد
بحث مىگويد: رحمت براى مؤمنان است، آيا آن" عموميت" با اين"
تخصيص" سازگار است؟! اما با توجه به يك نكته، پاسخ اين سؤال روشن مىشود، و
آن اينكه:
رحمت، درجات
و مراتب دارد كه يكى از مراتب آن" قابليت و استعداد" است، و مرتبه
ديگر" فعليت".
مثلا باران
رحمت الهى است، يعنى اين قابليت و شايستگى، در تمام قطرات آن وجود دارد كه منشا
خير و بركت و نمو و حيات باشد، ولى مسلما ظهور و بروز آثار اين رحمت تنها در
سرزمينهاى آماده و مستعد است، بنا بر اين هم مىتوانيم بگوئيم تمام قطرههاى
باران،" رحمت" است و هم صحيح است گفته شود اين قطرات در سرزمينهاى مستعد
و آماده، مايه" رحمت" است، جمله اول اشاره به مرحله" اقتضا و
قابليت" است، و جمله دوم اشاره به مرحله" وجود و فعليت".
در مورد
پيامبر ص او بالقوه براى همه جهانيان مايه رحمت است، ولى بالفعل مخصوص مومنان
مىباشد.
تنها چيزى كه
در اينجا باقى مىماند اين است كه نبايد آنها كه پيامبر ع را با اين سخنان خود
ناراحت مىكنند و از او عيبجويى مىنمايند، تصور كنند كه بدون مجازات خواهند ماند،
درست است كه پيامبر ص در برابر آنها وظيفهاى دارد كه با بزرگوارى و وسعت روح خود
با آنان روبرو شود، و از رسوا ساختنشان خود دارى كند، ولى مفهوم اين سخن چنين نيست
كه آنها در اين اعمال خود بدون كيفر خواهند ماند، لذا در پايان آيه
مىفرمايد:" آنها كه رسول خدا ص را آزار مىرسانند عذابى دردناك دارند"
(وَ الَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 17