نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 7 صفحه : 34
مىشوند
خداوند همه را از آنها مىگيرد و طومار زندگانى آنها را در هم مىپيچد و اين گونه
مجازات بسيار سختتر است.
البته اين
معنى با تمام خصوصياتش در كلمه استدراج به تنهايى نيفتاده، بلكه با توجه به
قيد" مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ" اين
معنى استفاده مىشود.
به هر حال
اين آيه به همه گنهكاران هشدار مىدهد كه تاخير كيفر الهى را دليل بر پاكى و درستى
خود، و يا ضعف و ناتوانى پروردگار، نگيرند، و ناز و نعمتهايى را كه در آن غرقند،
نشانه تقربشان به خدا ندانند، چه بسا اين پيروزيها و نعمتهايى كه به آنها مىرسد
مقدمه مجازات استدراجى پروردگار باشد، خدا آنها را غرق نعمت مىكند و به آنها مهلت
مىدهد و بالا و بالاتر مىبرد، اما سرانجام چنان بر زمين مىكوبد كه اثرى از آنها
باقى نماند و تمام هستى و تاريخشان را در هم مىپيچد.
امير مؤمنان
على ع در نهج البلاغه مىفرمايد:
انه من وسع
عليه فى ذات يده فلم يره ذلك استدراجا فقد امن مخوفا
:" كسى
كه خداوند به مواهب و امكاناتش وسعت بخشد، و آن را مجازات استدراجى نداند، از
نشانه خطر غافل مانده است" [1] و نيز از
همان امام ع در كتاب" روضه كافى" نقل شده كه فرمود:
" زمانى
فرا مىرسد كه هيچ چيز در آن زمان، پنهانتر از حق، و آشكارتر از باطل، و فزونتر
از دروغ بر خدا و پيامبر ص نيست- تا آنجا كه مىگويد- در آن زمان افرادى هستند به
مجرد اينكه آيهاى از قرآن را مىشنوند (آن را تحريف كرده) و از آئين خدا خارج
مىشوند و پيوسته از آئين اين زمامدار به آئين زمامدار ديگر و از دوستى يكى به
ديگرى و اطاعت سلطانى به اطاعت سلطان ديگر، و از پيمان يكى به ديگرى منتقل
مىگردند، و سرانجام از راهى كه متوجه نيستند گرفتار مجازات استدراجى پروردگار
مىشوند" [2]