نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 168
جاودانى به سر مىبرند. و آيه فوق همه اينها را شامل مىشود.
ضمنا بايد توجه داشت كه منظور از" سكن" سكونت به معنى توقف و قرار
گرفتن در چيزى است، خواه اينكه آن موجود در حال حركت باشد يا سكون مثلا مىگوئيم:
ما در فلان شهر ساكن هستيم يعنى در آنجا استقرار يافته و توقف داريم اعم از اينكه
در خيابانهاى شهر در حال حركت باشيم يا در حال سكون.
اين احتمال نيز در آيه وجود دارد كه" سكون" در اينجا فقط مقابل حركت
باشد و از آنجا كه اين دو از امور نسبى هستند ذكر يكى ما را از ديگرى بىنياز
مىكند، بنا بر اين معنى آيه چنين مىشود: آنچه در روز و شب و افق زمان در حال
سكون و حركت است همه از آن خدا است.
و در اين صورت آيه مىتواند اشاره به يكى از استدلالات توحيد باشد زيرا"
حركت" و" سكون" دو حالت عارضى هستند كه به طور مسلم، حادثند و
نمىتوانند قديم و ازلى باشند چون حركت عبارت است از بودن چيزى در دو زمان مختلف
در دو مكان، و سكون بودن چيزى است در دو زمان در يك مكان معين، و بنا بر اين در
ذات حركت و سكون توجه به حالت سابقه نهفته شده است، و مىدانيم چيزى كه قبل از آن
حالت ديگرى باشد ازلى نمىتواند بوده باشد.
از اين سخن چنين نتيجه مىگيريم كه:" اجسام از حركت و سكون خالى
نيستند".
و" آنچه از حركت و سكون خالى نيست نمىتواند ازلى باشد".
بنا بر اين تمامى اجسام حادثند و چون حادثند نيازمند به آفريدگارند (دقت
كنيد).
ولى خداوند چون جسم نيست نه حركت دارد و نه سكون و نه زمان دارد و نه مكان، و
به همين جهت ازلى و ابدى است. و در پايان آيه پس از ذكر توحيد اشاره به دو صفت
بارز خداوند كرده مىگويد: و اوست شنونده دانا
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 168