نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 27 صفحه : 473
" خناس" صيغه مبالغه از ماده" خنوس" (بر وزن خسوف) به
معنى جمع شدن و عقب رفتن است، اين به خاطر آن است كه شياطين هنگامى كه نام خدا
برده مىشود عقب نشينى مىكنند، و از آنجا كه اين امر غالبا با پنهان شدن توأم است
اين واژه به معنى" اختفاء" نيز آمده است.
بنا بر اين مفهوم آيات چنين است:" بگو من از شر وسوسهگر شيطان صفتى كه
از نام خدا مىگريزد و پنهان مىگردد به خدا پناه مىبرم".
اصولا" شياطين" برنامههاى خود را با مخفى كارى مىآميزند، و گاه
چنان در گوش جان انسان مىدمند كه انسان باور مىكند فكر، فكر خود او است، و از
درون جانش جوشيده، و همين باعث اغوا و گمراهى او مىشود! كار شيطان تزيين است و
مخفى كردن باطل در لعابى از حق، و دروغ در پوستهاى از راست، و گناه در لباس
عبادت، و گمراهى در پوشش هدايت.
خلاصه هم خودشان مخفى هستند، و هم برنامههايشان پنهان است، و اين هشدارى است
به همه رهروان راه حق كه منتظر نباشند شياطين را در چهره و قيافه اصلى ببينند، يا
برنامههايشان را در شكل انحرافى مشاهده كنند، هرگز چنين نيست، آنها وسواس خناسند،
و كارشان حقه و دروغ و نيرنگ و ريا كارى و ظاهرسازى و مخفى كردن حق.
اگر آنها در" چهره اصلى" ظاهر شوند، اگر آنها" باطل" را
با" حق" نياميزند، و اگر آنها" صريح و صاف" سخن بگويند به
گفته على ع لم يخف على المرتادين:" مطلب بر پويندگان راه خدا مخفى
نمىشود"! آنها هميشه قسمتى از" اين" مىگيرند، و قسمتى از"
آن"، و به هم آميزند تا بر مردم مسلط شوند چنان كه امير مؤمنان ع در ادامه
همين سخن مىفرمايد:" فهنالك يستولى الشيطان على اوليائه" [1]