نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 27 صفحه : 472
با گفتن" مَلِكِ النَّاسِ" خود را ملك او مىداند، و بنده سر بر فرمانش مىشود.
و با گفتن" إِلهِ النَّاسِ" در طريق عبوديت او گام مىنهد، و از عبادت غير او
پرهيز مىكند، بدون شك كسى كه به اين صفات سهگانه مؤمن باشد، و خود را با هر سه
هماهنگ سازد از شر وسوسهگران در امان خواهد بود.
در حقيقت اين اوصاف سهگانه سه درس مهم تربيتى، سه برنامه پيشگيرى، و سه وسيله
نجات از شر وسوسهگران است و انسان را در مقابل آنها بيمه مىكند.
***
لذا در آيه بعد مىافزايد:" از شر وسواس خناس (مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ).
***
" همان كسى كه در سينههاى انسانها وسوسه مىكند" (الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ).
***
" وسوسهگرانى از جن يا از انسان" (مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ).
واژه" وسواس" به گفته" راغب" در" مفردات" در
اصل صداى آهستهاى است كه از به هم خوردن زينت آلات برمىخيزد! سپس به هر صداى
آهسته گفته شده، و بعد از آن به خطورات و افكار بد و نامطلوبى كه در دل و جان
انسان پيدا مىشود، و شبيه صداى آهستهاى است كه در گوش فرو مىخوانند اطلاق
گرديده.
" وسواس" معنى مصدرى دارد، ولى گاهى به معنى" فاعل"
(وسوسهگر) نيز مىآيد، و در آيه مورد بحث به همين معنى است.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 27 صفحه : 472