نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 22 صفحه : 365
عقيم بودن بادها زمانى است كه ابرهاى بارانزا با خود حمل نكند، گياهان را
تلقيح ننمايد، و فايده و بركتى نداشته باشد، و جز هلاكت و نابودى چيزى همراه
نياورد.
***
سپس به توصيف تندبادى كه بر قوم عاد مسلط شد پرداخته مىافزايد:
" از هر چيزى مىگذشت آن را رها نمىكرد تا نابود كند، و به صورت گياهان
خشك و در هم كوبيده يا استخوانهاى پوسيده درآورد" (ما تَذَرُ مِنْ شَيْءٍ أَتَتْ عَلَيْهِ إِلَّا جَعَلَتْهُ
كَالرَّمِيمِ).
" رميم" از ماده" رمة" (بر وزن منة به استخوانهاى پوسيده
مىگويند، و" رمه" (بر وزن قبه) به ريسمان پوسيده گفته مىشود،"
ورم" (بر وزن جن) به معنى اجزاء خردى است كه از چوب يا كاه بر زمين مىريزد [1]" رم"
و" ترميم" نيز به معنى اصلاح اشياء پوسيده است [2] اين تعبير نشان مىدهد كه تندباد قوم عاد يك
تندباد معمولى نبود، بلكه علاوه بر تخريب و درهم كوبيدن و به اصطلاح فشارهاى
فيزيكى، داراى سوزندگى و مسموميتى بود كه اشياء گوناگون را مىپوساند.
آرى اين گونه است قدرت خداوند كه با يك حركت سريع" نسيم"، اقوام
نيرومند و پر سر و صدايى را چنان در هم مىكوبد كه تنها اجساد پوسيدهاى از آنها
باقى مىماند، اين بود اشاره كوتاهى به سرنوشت قوم نيرومند و ثروتمند"
عاد" كه در سرزمين" احقاف" (منطقهاى ميان عمان و حضرموت)
مىزيستند.