نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 21 صفحه : 93
جدال براى تو نزدند، آنها گروهى كينهتوز و پرخاشگرند.
59- او فقط بندهاى بود كه ما نعمت به او بخشيديم و نمونه و الگويى براى بنى
اسرائيلش قرار داديم.
60- و هر گاه بخواهيم بجاى شما در زمين ملائكهاى قرار مىدهيم كه جانشين
(شما) گردند.
61- و او سبب آگاهى بر روز قيامت است (نزول عيسى گواه نزديكى رستاخيز است)
هرگز در آن ترديد نكنيد و از من پيروى كنيد كه اين راه مستقيم است.
62- و شيطان شما را (از راه خدا) باز ندارد كه او دشمن آشكار شما است.
شان نزول:
در سيره ابن هشام چنين آمده است: رسول خدا روزى با" وليد بن مغيره"
در مسجد نشسته بود" نضر بن حارث" نيز آمد و در كنار آنها نشست، گروهى از
سران قريش نيز در مجلس بودند پيامبر ص با آنها سخن گفت،" نضر" به مقابله
برخاست، پيامبر ص با دلائل منطقى (پيرامون بطلان بتپرستى) او را محكوم ساخت، سپس
اين آيه را بر آنها خواند" إِنَّكُمْ
وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَها وارِدُونَ
لَوْ كانَ هؤُلاءِ آلِهَةً ما وَرَدُوها وَ كُلٌّ فِيها خالِدُونَ ...":
" شما و آنچه غير از خدا مىپرستيد هيزم جهنم خواهيد بود و همگى در آن
وارد مىشويد، اگر اينها خدايان بودند هرگز وارد دوزخ نمىشدند، و همگى در آن
جاودانه خواهند بود".
بعد از اين ماجرا پيامبر ص از جا برخاست و رفت، در اين هنگام" عبد اللَّه
بن زبعرى" آمد و به آن جمع پيوست،" وليد" به" عبد
اللَّه" گفت:" نضر بن حارث" در مقابل محمد درمانده شد، و پاسخى
نداشت بدهد، محمد گمان مىكند ما و همه معبودهايمان هيزم دوزخيم!.
" عبد اللَّه" گفت: به خدا سوگند اگر من او را مىديدم پاسخش را
مىدادم،
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 21 صفحه : 93