نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 21 صفحه : 35
قرآن مجيد در
ذيل آيه سوره انعام آنها را تكذيب كرده، مىفرمايد:
كَذلِكَ
كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ حَتَّى ذاقُوا بَأْسَنا:"
اينگونه كسانى كه پيش از آنها بودند دروغ گفتند و طعم كيفر ما را چشيدند" و
در ذيل آيه سوره نحل تصريح مىكند فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلَّا
الْبَلاغُ:" مگر بر رسولان الهى جز ابلاغ رسالت چيزى هست"؟! و در
ذيل آيه مورد بحث نيز چنان كه ديديم آنها را به تخمين دروغين نسبت مىدهد كه در
حقيقت همه به يك ريشه بازمىگردد.
***
در آيه
بعد به دليل ديگرى كه ممكن است آنها به آن استدلال كنند اشاره كرده،
مىگويد:" يا اينكه ما كتابى را پيش از اين كتاب به آنها دادهايم و آنها به
آن تمسك مىجويند"؟! (أَمْ آتَيْناهُمْ كِتاباً مِنْ
قَبْلِهِ فَهُمْ بِهِ مُسْتَمْسِكُونَ) [1]
يعنى آنها براى اثبات اين ادعا بايد يا به دليل عقل متمسك شوند، يا به نقل، در
حالى كه نه دليلى از عقل دارند، و نه دليلى از نقل، تمام دلائل عقلى دعوت به توحيد
مىكند، و همه انبيا و كتب آسمانى نيز دعوت به توحيد كردند.
***
در آخرين
آيه مورد بحث به بهانه اصلى آنان اشاره كرده كه آنهم در واقع خرافهاى بيش نيست كه
پايه خرافه ديگرى شده است، مىفرمايد:" بلكه آنها مىگويند: ما نياكان خود را
بر مذهبى يافتيم و ما نيز به آثار آنها هدايت شدهايم" (بَلْ
قالُوا إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلى آثارِهِمْ
مُهْتَدُونَ).
در حقيقت
آنها دليلى جز" تقليد كوركورانه" از پدران و نياكان خود
[1]" ام" در اينجا متصله است، و عطف
بر" أَ شَهِدُوا خَلْقَهُمْ"
مىباشد، و ضمير در من قبله به قرآن بازمىگردد و اينكه بعضى احتمال دادهاند
كه" ام منقطعه" باشد و يا ضمير به" رسول" بازگردد چندان با
قرائن در آيه متناسب نيست.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 21 صفحه : 35