نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 492
مىخوانيم كه" يزيد بن معاويه" هم براى توجيه حكومت ننگين و ظالمانه
خود به اين آيه استدلال كرد [1] به همين جهت در كلمات مفسران، براى حل اين اشكال توضيحاتى
در باره آيه ديده مىشود از جمله اين كه: آيه مخصوص به حكومتهاى الهى است و يا
مخصوص به حكومت پيامبر اكرم ص و پايان دادن به حكومت جباران قريش است.
ولى حق اين است كه آيه يك مفهوم كلى و عمومى دارد كه طبق آن، تمام حكومتهاى
خوب و بد بر طبق مشيت خداست، ولى با اين توضيح كه: خداوند يك سلسله عوامل و اسباب
براى پيشرفت و پيروزى در اين جهان آفريده است، و استفاده از آثار اين اسباب همان
مشيت خدا است.
بنا بر اين خواست خدا يعنى آثارى كه در آن اسباب و عوامل آفريده شده است: حال
اگر افراد ستمگر و ناصالحى (همچون چنگيز و يزيد و فرعون و مانند اينها) از آن
وسايل استفاده كردند و ملتهايى ضعيف و زبون و ترسو، به آن تن در دادند و حكومت
ننگين آنها را تحمل كردند، اين نتيجه اعمال خود آنها است، كه گفتهاند:" هر
ملتى لايق همان حكومتى است كه دارد"! ولى اگر ملتها آگاه بودند و آن عوامل و
اسباب را از دست جباران گرفته و به دست صالحان دادند و حكومتهاى عادلانهاى به
وجود آوردند باز نتيجه اعمال آنها است كه بستگى به طرز استفاده از عوامل و اسباب
الهى دارد.
در حقيقت آيه، بيدار باشى براى همه افراد و جوامع انسانى است كه بهوش باشند، و
از وسايل پيروزى بهره گيرند و پيش از آنكه افراد ناصالح بر آنها چيره شوند و
مقامات حساس اجتماع را از دست آنها بگيرند آنها بكوشند و سنگرها را اشغال كنند.
[1] ارشاد مفيد، بنا به نقل الميزان،
ذيل آيه مورد بحث.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 492