نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 17 صفحه : 45
بر آن نيست،
بلكه شواهد روشنى بر ضد آن داريم.
در بعضى از
روايات آمده است كه شخصى به لقمان گفت:" مگر تو با ما شبانى نمىكردى؟ در
پاسخ گفت: آرى چنين است.
سؤال كننده
پرسيد: پس از كجا اينهمه علم و حكمت نصيب تو شد؟ در پاسخ گفت:
قدر
اللَّه، و اداء الامانة و صدق الحديث و الصمت عما لا يعنينى:
" اين
به خواست خدا بود، و اداء امانت كردن، و راستگويى و سكوت در برابر آنچه به من
مربوط نبود" [1] در ذيل روايتى كه در بالا از
پيامبر گرامى اسلام ص نقل كرديم نيز چنين آمده است:" روزى لقمان در وسط روز
براى استراحت خوابيده بود، ناگهان ندايى شنيد كه اى لقمان! آيا مىخواهى خداوند تو
را خليفه در زمين قرار دهد كه در ميان مردم به حق قضاوت كنى؟
لقمان در
پاسخ آن ندا گفت: اگر پروردگارم مرا مخير كند، راه عافيت را مىپذيرم و تن به اين
آزمون بزرگ نمىدهم! ولى اگر فرمان دهد فرمانش را به جان پذيرا مىشوم، زيرا
مىدانم اگر چنين مسئوليتى بر دوش من بگذارد حتما مرا كمك مىكند و از لغزشها نگه
مىدارد.
فرشتگان- در
حالى كه آنها را نمىديد- گفتند: اى لقمان براى چه؟
گفت: براى
اينكه داورى در ميان مردم سختترين منزلگاهها، و مهمترين مراحل است، و امواج ظلم و
ستم از هر سو متوجه آن است، اگر خدا انسان را حفظ كند شايسته نجات است و اگر راه
خطا برود از راه بهشت منحرف شده است كسى كه در دنيا سر بزير و در آخرت سربلند باشد
بهتر از كسى است كه در دنيا سربلند و در آخرت سربزير باشد، و كسى كه دنيا را بر
آخرت برگزيند به دنيا نخواهد رسيد و آخرت را نيز از دست خواهد داد!