نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 17 صفحه : 44
نكتهها:
1- لقمان
كه بود؟
نام لقمان در
دو آيه از قرآن در همين سوره آمده است، در قرآن دليل صريحى بر اينكه او پيامبر
بوده است يا تنها يك فرد حكيم، وجود ندارد، ولى لحن قرآن در مورد لقمان، نشان
مىدهد كه او پيامبر نبود، زيرا در مورد پيامبران سخن از رسالت و دعوت به سوى
توحيد و مبارزه با شرك و انحرافات محيط و عدم مطالبه اجر و پاداش و نيز بشارت و
انذار در برابر امتها معمولا ديده مىشود، در حالى كه در مورد لقمان هيچيك از اين
مسائل ذكر نشده و تنها اندرزهاى او كه به صورت خصوصى كه با فرزندش بيان شده- هر
چند محتواى آن جنبه عمومى دارد- آمده است، و اين گواه بر اين است كه او تنها يك
مرد حكيم بوده است.
در حديثى كه
از پيامبر گرامى اسلام ص نيز نقل شده چنين مىخوانيم:
حقا اقول
لم يكن لقمان نبيا، و لكن كان عبدا كثير التفكر، حسن اليقين، احب اللَّه فاحبه و
من عليه بالحكمة ...
به حق
مىگويم كه لقمان پيامبر نبود، ولى بندهاى بود كه بسيار فكر مىكرد، ايمان و
يقينش عالى بود، خدا را دوست مىداشت، و خدا نيز او را دوست داشت، و نعمت حكمت بر
او ارزانى فرمود ...".
در بعضى از
تواريخ آمده است كه لقمان غلامى سياه از مردم سودان مصر بود، و با وجود چهره
نازيبا، دلى روشن و روحى مصفا داشت، او از همان آغاز به راستى سخن مىگفت، و امانت
را به خيانت نمىآلود، و در امورى كه مربوط به او نبود دخالت نمىكرد
[1] بعضى از مفسران احتمال نبوت او را دادهاند ولى چنان كه گفتيم هيچ
دليلى