نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 17 صفحه : 261
آغاز كنيم، تا كار يكسره شود.
يهود در پاسخ گفتند: فردا شنبه است، و ما دست به هيچكارى نمىزنيم، بعلاوه ما
از اين بيم داريم كه اگر جنگ به شما فشار آورده به شهرهاى خود باز گرديد و ما را
در اينجا تنها بگذاريد، شرط همكارى ما آنست كه گروهى را به عنوان گروگان به دست ما
بسپاريد.
هنگامى كه اين خبر به طايفه قريش و غطفان رسيد گفتند: به خدا سوگند معلوم
مىشود نعيم بن مسعود راست مىگفت، خبرى در كار است!.
رسولانى به سوى يهود فرستادند و گفتند به خدا حتى يك نفر را هم به شما نخواهيم
داد و اگر مايل به جنگ هستيد، بسم اللَّه! بنو قريظه هنگامى كه از اين خبر آگاه
شدند گفتند كه راستى نعيم بن مسعود چه حرف حقى زد؟ اينها قصد جنگ ندارند، حيلهاى
در كار است، مىخواهند غارتى كنند و به شهرهاى خود باز گردند و شما را در برابر
محمد ص تنها بگذارند، سپس پيام دادند كه حرف همان است كه گفتيم، به خدا تا گروگان
نسپاريد، جنگ نخواهيم كرد، قريش و غطفان هم بر سر حرف خود اصرار ورزيدند و در ميان
آنها اختلاف افتاد، و در همان ايام بود كه شبانه طوفان سرد زمستانى در گرفت آن
چنان كه خيمههاى آنها را بهم ريخت، و ديگها را از اجاق به روى زمين افكند.
اين عوامل دست به دست هم داد و همگى دست و پا را جمع كردند و فرار را بر قرار
ترجيح دادند، به گونهاى كه حتى يك نفر از آنها در ميدان جنگ باقى نماند [1]