نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 17 صفحه : 202
ذكر كرده است و مفهومش اين است كه در كليه اختياراتى كه" انسان"
نسبت به خويشتن دارد" پيامبر" ص از خود او نيز اولى است.
گرچه بعضى از مفسران آن را به مساله" تدبير امور اجتماعى" و
يا" اولويت در مساله قضاوت" و يا" اطاعت فرمان" تفسير
كردهاند اما در واقع هيچ دليلى بر انحصار در يكى از اين امور سه گانه نداريم.
و اگر مىبينيم در بعضى از روايات اسلامى، اولويت به مساله" حكومت"
تفسير شده، در حقيقت بيان يكى از شاخههاى اين اولويت است [1] لذا بايد گفت: پيامبر اسلام ص هم در مسائل
اجتماعى و هم فردى و خصوصى، هم در مسائل مربوط به حكومت، و هم قضاوت و دعوت، از هر
انسانى نسبت به خودش اولى است، و اراده و خواست او، مقدم بر اراده و خواست وى
مىباشد.
از اين مساله نبايد تعجب كرد چرا كه پيامبر ص معصوم است و نماينده خدا جز خير
و صلاح جامعه و فرد را در نظر نمىگيرد، هرگز تابع هوى و هوس نيست، و هيچگاه منافع
خود را بر ديگران مقدم نمىشمرد، بلكه به عكس برنامه او در تضاد منافع همواره
ايثارگرى و فداكارى براى امت است.
اين اولويت در حقيقت شاخهاى از اولويت مشيت الهى است، زيرا ما هر چه داريم از
خدا است.
اضافه بر اين انسان هنگامى مىتواند به اوج ايمان برسد كه نيرومندترين علاقه
او يعنى عشق به ذات خود را تحت الشعاع عشق به ذات خدا و نمايندگان او قرار دهد.
لذا در حديثى مىخوانيم كه فرمود:
لا يؤمن احدكم حتى يكون هواه
[1] اين روايات در" اصول
كافى" و كتاب" علل الشرائع" آمده است (به تفسير نور الثقلين جلد 4
صفحه 238 و 239 مراجعه فرمائيد).
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 17 صفحه : 202