نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 15 صفحه : 93
روح المعانى از جمله احتمالاتى كه نقل كردهاند اين است كه آنها مردمى بودند
كه در انطاكيه شام زندگى مىكردند و پيامبرشان" حبيب نجار" بود.
7- در عيون اخبار الرضا از امام على بن موسى الرضا ع از امير مؤمنان حديثى
طولانى درباره اصحاب رس نقل شده كه فشرده آن چنين است:
" آنها قومى بودند كه درخت صنوبرى را مىپرستيدند و به آن" شاه
درخت" مىگفتند، و آن درختى بود كه" يافث" فرزند" نوح"
بعد از طوفان در كنارهاى به نام" روشن آب" غرس كرده بود، آنها دوازده
شهر آباد داشتند كه بر كنار نهرى به نام" رس" بود، اين شهرها به نامهاى:
آبان، آذر، دى، بهمن، اسفندار فروردين، ارديبهشت، خرداد، تير، مرداد و شهريور و
مهر نام داشت كه ايرانيان نامهاى ماههاى سال خود را از آنها گرفتهاند.
آنها به خاطر احترامى كه به آن درخت صنوبر مىگذاشتند، بذر آن را در مناطق
ديگر كاشتند و نهرى براى آبيارى آن اختصاص دادند به گونهاى كه نوشيدن آب آن نهر
را بر خود و چهارپايانشان ممنوع كرده بودند، حتى اگر كسى از آن مىخورد او را به
قتل مىرساندند، و مىگفتند اين مايه حيات خدايان ما است و شايسته نيست كسى از آن
چيزى كم كند! آنها در هر ماه از سال، روزى را در يكى از اين شهرهاى آباد عيد
مىگرفتند و به كنار درخت صنوبرى كه در خارج شهر بود مىرفتند، قربانيها براى آن
مىكردند و حيواناتى سر مىبريدند و سپس آنها را به آتش مىافكندند، هنگامى كه دود
از آنها به آسمان برمىخاست در برابر درخت به سجده مىافتادند و گريه و زارى
سرمىدادند! عادت و سنت آنها در همه اين شهرها چنين بود تا اينكه نوبت به شهر
بزرگى كه پايتخت پادشاهشان بود و نام اسفندار داشت مىرسيد، تمامى اهل آباديها همه
در آن جمع مىشدند و دوازده روز پشت سر هم عيد مىگرفتند و آنچه در توان
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 15 صفحه : 93