نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 15 صفحه : 381
نور الهى گاه آن را سحر مىناميدند، چرا كه نفوذ مرموز در افكار داشت، و گاه
شعر مىخواندند، چرا كه دلها را تكان مىداد و به همراه خود مىبرد! آنها در حقيقت
مىخواستند مذمت كنند، اما با اين سخن مدح مىكردند و اين گفتارشان سند زندهاى
بود بر نفوذ خارق العاده قرآن در افكار و دلها.
قرآن درباره پيامبر اسلام ص مىفرمايد: وَ
ما عَلَّمْناهُ الشِّعْرَ وَ ما يَنْبَغِي لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ وَ
قُرْآنٌ مُبِينٌ لِيُنْذِرَ مَنْ كانَ حَيًّا:" ما شعر به او نياموختيم و شعر و شاعرى شايسته او نيست، بلكه اين ذكر و
بيدارى است و قرآنى است آشكار تا افرادى كه روح حيات در كالبدشان است انذار
كند" (يس- 69).
2- شعر و شاعرى در اسلام
بدون شك ذوق شعر، و هنر شاعرى مانند همه سرمايههاى وجودى انسان در صورتى
ارزشمند است كه در يك مسير صحيح به كار افتد و از آن بهرهگيرى مثبت و سازنده شود،
اما اگر به عنوان يك وسيله مخرب براى ويران كردن بنيان اعتقاد و اخلاق جامعه و
تشويق به فساد و بى بند و بارى مورد استفاده واقع شود، و يا انسانها را به پوچى و
بيهودگى و خيالپرورى سوق دهد، يا تنها يك سرگرمى بى محتوى تلقى گردد، بى ارزش و
حتى زيانبار است.
و با اين جمله پاسخ اين سؤال روشن مىشود كه بالآخره از آيات فوق چنين
مىفهميم كه شاعر بودن خوبست يا بد؟ زشت است يا زيبا؟ و اسلام با شعر موافق است يا
مخالف؟.
پاسخ اين سخن آن است كه ارزيابى اسلام در اين زمينه روى" هدفها"
و" جهتگيريها" و" نتيجهها" است، به گفته امير مؤمنان على ع
هنگامى كه گروهى از يارانش در يكى از شبهاى ماه مبارك رمضان به هنگام افطار، سخن به
شعر و شاعران كشيدند، آنها را مخاطب ساخته فرمود:
اعلموا ان ملاك امركم
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 15 صفحه : 381