نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 380
اما هر چه بيشتر جستند كمتر يافتند، و اين خود معمايى براى مردم محيط و نقطه
عطفى در سازمان فكر آنها شد، و شايد همين امر كه گروهى از برترين مقامات مملكتى
پشتپا بر همه مقامات مادى بزنند و انواع خطرات را پذيرا گردند سرچشمه بيدارى و
آگاهى براى گروهى از مردم شد.
ولى به هر حال داستان اسرارآميز اين گروه در تاريخشان ثبت گرديد، و از نسلى به
نسل ديگر انتقال يافت، و صدها سال بر اين منوال گذشت ...
اكنون به سراغ مامور خريد غذا برويم و ببينيم بر سر او چه آمد، او وارد شهر شد
ولى دهانش از تعجب بازماند، شكل ساختمانها به كلى دگرگون شده، قيافهها همه
ناشناس، لباسها طرز جديدى پيدا كرده، و حتى طرز سخن گفتن و آداب و رسوم مردم عوض
شده است، ويرانههاى ديروز تبديل به قصرها و قصرهاى ديروز به ويرانهها مبدل
گرديده! شايد در يك لحظه كوتاه فكر كرد هنوز خواب است و آنچه مىبيند رؤيا است،
چشمهاى خود را بهم مىمالد اما متوجه مىشود آنچه را مىبيند عين واقعيتى عجيب و باورناكردنى.
او هنوز فكر مىكند خوابشان در غار يك روز يا يك نيمه روز بوده است پس اينهمه
دگرگونى چرا؟ اينهمه تغييرات در يك روز چگونه امكان پذير است.
از سوى ديگر قيافه او براى مردم نيز عجيب و نامانوس است، لباس او، طرز سخن
گفتن او، و چهره و سيماى او، همه براى آنها تازه است، و شايد اين وضع نظر عدهاى
را به سوى او جلب كرد و به دنبالش روان شدند.
تعجب او هنگامى به نهايت رسيد كه دست در جيب كرد تا بهاى غذايى را كه خريده
بود بپردازد، فروشنده چشمش به سكهاى افتاد كه به 300 سال قبل و بيشتر تعلق داشت،
و شايد نام" دقيانوس" شاه جبار آن زمان بر آن نقش بود، هنگامى كه توضيح
خواست، او در جواب گفت تازگى اين سكه را به دست آوردهام!
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 380