نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 379
ترجمه:
21- و اينچنين مردم را متوجه حال آنها كرديم تا بدانند وعده (رستاخيز) خداوند
حق است و در پايان جهان و قيام قيامت شكى نيست، در آن هنگام كه ميان خود در اين
باره نزاع مىكردند: گروهى مىگفتند بنائى بر آن بسازيد (تا براى هميشه از نظر
پنهان شوند و از آنها سخن نگوئيد كه) پروردگارشان از وضع آنها آگاهتر است (ولى
آنها كه از رازشان آگاهى يافتند و آن را دليلى بر رستاخيز ديدند) گفتند ما مسجدى
در كنار (مدفن) آنها مىسازيم (تا خاطره آنها فراموش نشود).
22- گروهى خواهند گفت آنها سه نفر بودند كه چهارمينشان سگ آنها بود، و گروهى
مىگويند پنج نفر بودند كه ششمين آنها سگشان بود- همه اينها سخنانى بدون دليل است-
و گروهى مىگويند آنها هفت نفر بودند و هشتمينشان سگ آنها بود، بگو پروردگار من
از تعداد آنها آگاهتر است، جز گروه كمى تعداد آنها را نمىدانند، بنا بر اين در
باره آنها جز با دليل سخن مگوى و از هيچكس پيرامون آنها سؤال منما.
23- و هرگز نگو من فردا كارى انجام مىدهم.
24- مگر اينكه خدا بخواهد، و هر گاه فراموش كردى (جبران نما) و پروردگارت را
بخاطر بياور، و بگو اميدوارم كه پروردگارم مرا به راهى روشنتر از اين هدايت كند.
تفسير: پايان ماجراى اصحاب كهف
به زودى داستان هجرت اين گروه از مردان با شخصيت در آن محيط، در همه جا پيچيد،
و شاه جبار سخت برآشفت، نكند هجرت يا فرار آنها مقدمهاى براى بيدارى و آگاهى مردم
گردد، و يا به مناطق دور و نزديك بروند، و به تبليغ آئين توحيد و مبارزه با شرك و
بتپرستى بپردازند.
لذا دستور داد ماموران مخصوص همه جا به جستجوى آنها بپردازند، و اگر رد پايى
يافتند آنان را تا دستگيريشان تعقيب كنند، و آنها را به مجازات برساند.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 379