نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 247
مقيد مىسازد [1] به اين
ترتيب مفهوم" شاكله" هيچگونه اختصاصى به طبيعت ذاتى انسان ندارد، لذا
مرحوم" طبرسى" در" مجمع البيان" دو معنى براى آن ذكر كرده
است، طبيعت و خلقت و نيز طريقه و مذهب و سنت (چرا كه هر يك از اين امور انسان را
از نظر عمل به نحوى مقيد ميسازد).
و از اينجا روشن مىشود آنها كه آيه فوق را دليلى بر حكومت صفات ذات بر انسان
گرفتهاند و آن را دليلى بر جبر مىپندارند، و در اين راه تا آنجا پيش رفتهاند كه
به تربيت و تزكيه اعتقاد ندارند، تا چه حد در اشتباهند.
اين طرز تفكر كه به علل مختلف سياسى و اجتماعى و روانى كه در مباحث جبر و
اختيار آوردهايم بر ادبيات بسيارى از ملتها حكومت مىكند و براى توجيه نارساييهاى
خود به آن متوسل مىشوند از خطرناكترين اعتقاداتى است كه مىتواند يك جامعه را به
ذلت و زبونى بكشاند، و در حال عقب افتادگى، سالها يا قرنها نگاه دارد.
درست در شعر زير كه بيانگر اين تفكر در مساله تعليم و تربيت است بينديشيد:
درختى كه تلخ است اندر سرشت
گرش بر نشانى به باغ بهشت
و از جوى خلدش به هنگام آب
به بيخ انگبين ريزى و شهد ناب
سرانجام گوهر به كار آورد
همان ميوه تلخ بار آورد!
اگر براستى اين منطق، زير بناى مسائل تربيتى و اجتماعى قرار گيرد، بيهوده بودن
هر گونه تعليم و تربيت، اجتناب ناپذير خواهد بود.
و به همين دليل ما معتقديم مسلك جبر هميشه دستاويزى براى سلطههاى استعمارى
بوده تا به اين وسيله از واكنشهاى شديد مردمانى كه به زنجير كشيده