نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 11 صفحه : 409
اگر منظورشان از اين تهمت و افترا اين است كه معلم پيامبر ص در تعليم الفاظ
قرآن يك انسان بوده است بيگانه از زبان عرب كه اين نهايت رسوايى است، چنين انسانى
چگونه مىتواند عباراتى اين چنين فصيح و بليغ بياورد كه صاحبان اصلى لغت همگى در
برابر آن عاجز بمانند و حتى توانايى مقابله با يك سوره آن را نداشته باشند؟!.
و اگر منظورشان اين است كه محتواى قرآن را از يك معلم عجمى گرفته است، باز اين
سؤال پيش مىآيد كه ريختن آن محتوا در قالب چنين الفاظ و عبارات اعجاز آميزى كه
همه فصحاى جهان عرب در برابر آن زانو زدند، بوسيله چه كسى انجام شده است؟ آيا
بوسيله يك فرد بيگانه از زبان عرب و يا بوسيله كسى كه قدرتش ما فوق قدرت همه
انسانها است يعنى" اللَّه"؟!.
از اين گذشته محتواى اين قرآن از نظر منطق نيرومند فلسفى در زمينه عقائد، و
تعليمات اخلاقى در زمينه پرورش روحيات انسان، و قوانين جامع الاطراف اجتماعى در
زمينه نيازهاى مختلف، آن چنان است كه ما فوق افكار بشر است، و نشان مىدهد كه
افتراگويان نيز گفتار خود را باور نداشتند، تنها براى شيطنت و وسوسه در دلهاى
سادهانديشان چنين سخنانى مىگفتند.
واقع اين است كه مشركان عرب، كسى را در ميان خود نمىيافتند كه بتوانند قرآن
را به او نسبت دهند، لذا دست و پا كردند بلكه بتوانند شخص ناشناسى را كه زندگانيش
براى مردم آن سامان گنگ و مبهم است پيدا كنند، و اين مطالب را به او نسبت دهند
شايد بتوانند چند روزى سادهدلان را اغفال كنند.
از همه اينها گذشته تاريخ زندگى پيامبر ص هرگز نشان نمىدهد كه او با چنين
اشخاصى تماس مداومى داشته باشد در حالى كه اگر واقعا آنها مبتكر اصلى بودند بايد
چنين تماسى برقرار باشد، اما از آنجا كه از قديم گفتهاند
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 11 صفحه : 409