responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 10  صفحه : 162

2- چگونه سؤال و جواب را هر دو خودش مى‌گويد؟

با توجه به آيه فوق اين سؤال پيش مى‌آيد كه چگونه خداوند به پيغمبرش فرمان مى‌دهد از مشركان سؤال كند كه پروردگار زمين و آسمان كيست؟ و بعدا بدون اينكه منتظر پاسخ آنها باشد، به پيامبرش دستور مى‌دهد، او جواب اين سؤال را بگويد؟ و باز بلافاصله بدنبال آن مشركان را به باد سرزنش مى‌گيرد كه چرا بتها را پرستش مى‌كنيد؟ اين چه رسم سؤال و جواب است؟

ولى با توجه به يك نكته پاسخ اين سؤال روشن مى‌شود و آن اينكه گاهى جواب يك سؤال بقدرى روشن است كه نياز به اين ندارد كه در انتظار پاسخ از طرف بنشينيم مثل اينكه از طرف مقابل سؤال مى‌كنيم الان شب است يا روز، و بلافاصله خودمان جواب مى‌گوئيم: مسلما شب است، و اين كنايه لطيفى است از اينكه مطلب بقدرى روشن است كه نياز به انتظار كشيدن براى پاسخ ندارد.

به علاوه مشركان! خالقيت را مخصوص خداوند مى‌دانستند، هرگز نمى‌گفتند بتها آفريننده زمين و آسمانند، بلكه عقيده داشتند كه آنها شفيعانند، و قادر بر رسانيدن سود يا ضرر به انسان، و به همين دليل معتقد بودند بايد آنها را عبادت كرد!.

ولى از آنجا كه" خالقيت" از" ربوبيت" (تدبير و اداره عالم هستى) جدا نيست مى‌توان مشركان را به اين سخن ملزم ساخت و گفت: شما كه خالقيت را مخصوص خدا مى‌دانيد بايد ربوبيت را هم مخصوص او بدانيد، و به دنبال آن عبادت هم مخصوص او است.

3- هم چشم بينا و هم نور آفتاب لازم است.

ذكر دو مثال" نابينا و بينا" و ظلمات و نور"، گويا اشاره به اين حقيقت است كه براى مشاهده يك واقعيت عينى دو چيز لازم است هم چشم بينا، و هم اشعه نور، كه با نفى هر يك از اين دو مشاهده صورت نمى‌گيرد، اكنون بايد فكر كرد

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 10  صفحه : 162
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست