نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 148
آنها در پرتو ايمان و تقوا از لجاجت و عناد و كينهتوزى با حق دورند.
و مىتوانند چهره حق را به خوبى ببينند، و منطق مثلهاى خدا را درك كنند.
" ولى آنها كه كافرند مىگويند خدا چه منظورى از اين مثال داشته كه مايه
تفرقه و اختلاف شده، گروهى را به وسيله آن هدايت كرده، و گروهى را گمراه؟!" (وَ أَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَيَقُولُونَ ما ذا أَرادَ
اللَّهُ بِهذا مَثَلًا يُضِلُّ بِهِ كَثِيراً وَ يَهْدِي بِهِ كَثِيراً).
اين خود دليل بر آن است كه اين مثلها از ناحيه خدا نيست، چرا كه اگر از ناحيه
او بود همه آن را پذيرا مىشدند!! ولى خداوند در يك جواب كوتاه و قاطع به آنها
پاسخ مىگويد كه" تنها فاسقان و گنهكارانى را كه دشمن حقند به وسيله آن گمراه
مىسازد (وَ ما يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِينَ).
بنا بر اين تمام اين سخنان، سخنان خدا است و نور و هدايت است، چشم بينا
مىخواهد كه از آن استفاده كند، و اگر اين كوردلان به مخالفت و لجاج بر مىخيزند
بر اثر نقصان و كمبود خودشان است، و گرنه در اين آيات الهى نقصى وجود ندارد. [1]
***
نكتهها:
1- اهميت مثال در بيان حقايق
مثالهاى مناسب، نقش فوق العاده حساس و غير قابل انكارى براى روشن
[1] جمعى از مفسران احتمال دادهاند
كه جمله" يُضِلُّ بِهِ كَثِيراً ..." كلام خدا باشد، نه گفتار كافران و در اين صورت معنى
چنين خواهد بود كه خدا در جواب آنها كه مىگفتند هدف از اين مثالها چيست،
مىفرمايد: هدف اين است كه گروه زيادى را هدايت و گروه ديگرى را گمراه سازد ولى جز
فاسقان كسى گمراه نمىشود (اما تفسير اول صحيحتر به نظر مىرسد)
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 148