نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 521
دست او را گرفت و گفت: چه كسى براى تو اينطور قرائت كرده و تو
ياد گرفتهاى؟ گفت: ابى بن كعب. عمر گفت: از من جدا نشو تا تو را نزد او ببرم،
وقتى نزد او رفتند عمر پرسيد: تو اين آيه را براى اين مرد اينچنين قرائت كردهاى؟
گفت: آرى. پرسيد تو همين طور از رسول خدا 6 شنيدهاى؟ گفت: آرى. عمر گفت: عجب،
من تا كنون خيال مىكردم كه ما مهاجرين تنها دستهاى هستيم كه به بالاترين درجات
شرافت و اعتبار رسيدهايم و ديگر كسى با ما در آن درجه شركت ندارد، (اينك معلوم شد
انصار هم با ما شريك هستند).
[چند روايت در ذيل آيه شريفه:(وَ آخَرُونَ مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ)]
ابى بن كعب گفت: اول سوره جمعه هم اين معنا را تصديق مىكند، آنجا كه
مىفرمايد: (وَ آخَرِينَ مِنْهُمْ لَمَّا يَلْحَقُوا)
بهم- و دسته ديگرى از ايشان وقتى كه به ايشان ملحق شدند [742] و در سوره
حشر، هم دارد: (وَ الَّذِينَ جاؤُ مِنْ بَعْدِهِمْ
يَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا وَ لِإِخْوانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونا
بِالْإِيمانِ)[742]- و كسانى كه بعد از
ايشان آمدند مىگويند پروردگارا ما را و برادران ما را كه از ما در ايمان سبقت
جستند بيامرز و در سوره انفال دارد: (وَ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْ بَعْدُ وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا مَعَكُمْ فَأُولئِكَ
مِنْكُمْ)[742]- كسانى كه ايمان
آوردند و هجرت كردند و با شما جهاد نمودند ايشان از شمايند [742].
و در كافى به سند خود از موسى بن بكر از مردى روايت كرده كه گفت:
امام ابو جعفر (ع) در تفسير جمله(خَلَطُوا عَمَلًا
صالِحاً وَ آخَرَ سَيِّئاً) فرمود: اينها مردمى بودند
مؤمن كه گناهانى مرتكب مىشدند كه خوشايند مؤمنين نبود، و اميد هست كه خداوند از
گناهانشان درگذرد[742].
مؤلف: اين روايت را عياشى[742] نيز از زراره از آن حضرت روايت كرده،
چيزى كه هست در روايت زراره بجاى مؤمنون ، مذنبون است.
و در مجمع البيان در تفسير آيه شريفه(وَ آخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ ...)
دارد كه ابو حمزه ثمالى گفته است: به ما چنين رسيده كه اين اشخاصى كه به گناه خود
اعتراف كردند سه نفر بودند: يكى ابو لبابة بن عبد المنذر، ديگرى ثعلبة بن وديعه، و
سومى اوس بن حذام، كه در
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 521