responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 9  صفحه : 286

نفر حقيقت داشته باشد بطور قطع قبل از هجرت رسول خدا 6 بوده و حال اينكه در اين روايت دارد على و حمزه و جعفر كسانى بودند كه به خدا و روز جزا ايمان آورده و در راه خدا جهاد كردند .

و اگر روايت از باب انطباق و تطبيق كلى بر مصداق باشد باز هم خالى از اشكال نيست، زيرا در اين صورت بايد عباس را هم اسم مى‌برد، چون او هم مثل آن ديگران سرانجام در روز بدر ايمان آورد و در برخى از جنگهاى اسلامى شركت كرد، پس روايت بالا نه مى‌تواند راجع به شان نزول آيه باشد، و نه آيه را بر يك مصداق و واقعه‌اى تطبيق كند.

و در تفسير برهان از جلد دوم كتاب جمع بين الصحاح تاليف عبدى از صحيح نسايى به سند وى روايت كرده كه گفت: طلحة بن شيبه از قبيله بنى عبد الدار و عباس بن مطلب و على بن ابى طالب با يكديگر مفاخرت كردند. طلحه گفت: كليد خانه بدست من است، و من اگر بخواهم مى‌توانم در خود خانه بيتوته كنم. عباس گفت: من صاحب منصب سقايتم، من نيز اگر بخواهم مى‌توانم در مسجد بيتوته كنم، چون در آنجا بكار خود رسيدگى مى‌كنم. على (ع) فرمود: من نمى‌فهمم شما چه مى‌گوئيد؟ من شش ماه قبل از همه مردم بطرف قبله نماز خواندم، و منم صاحب جهاد. خداوند آيه‌(أَ جَعَلْتُمْ سِقايَةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ ...) را در داورى ميان اين سه تن نازل كرد[1].

مؤلف: مقصود از نماز خواندن شش ماه قبل از مردم، اين است كه: من شش ماه قبل از همه مردم ايمان آوردم، چون آيه متعرض ايمان است، نه نماز، و گر نه واجب مى‌شد آيه شريفه نماز را هم ذكر كند. و اين روايت نفر سوم را طلحة بن شيبه خوانده و حال آنكه در برخى از روايات متقدم داشت كه او خود شيبه بوده، و در برخى ديگر داشت كه عثمان بن ابى شيبه بوده.

[چند روايت در ذيل آيه شريفه:(لا تَتَّخِذُوا آباءَكُمْ وَ إِخْوانَكُمْ أَوْلِياءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ ...)]

و در تفسير برهان از ابن شهرآشوب از ابى حمزه از ابى جعفر (ع) روايت كرده كه در تفسير آيه‌(يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا آباءَكُمْ وَ إِخْوانَكُمْ أَوْلِياءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَى الْإِيمانِ) فرموده: ايمان عبارت است از ولايت على بن ابى طالب‌[2].

مؤلف: اين روايت متعرض باطن قرآن است، كه درك آن مبتنى است بر تجزيه و تحليل ايمان، و اينكه ايمان داراى مراتب است و حد كمالى دارد.

و در تفسير قمى است كه: وقتى امير المؤمنين اعلام كرد كه هيچ مشركى از اين پس‌


[1] تفسير برهان ج 2 ص 111 ح 11

[2] تفسير برهان ج 2 ص 111 ح 2

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 9  صفحه : 286
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست