نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 232
كريم خود تا حضيض
افكار اجتماعى كه جز رسوم ملى و عادات و اصطلاحات چيز ديگرى در آن حكومت ندارد
پائين آيد، و آدمى حقايق معارف و معارف حقيقى را با افكار اجتماعى خود آن هم با آن
مقدار اطلاعى كه در اين باره دارد تفسير نموده، و از معارف آسمانى آنچه را كه به
نظرش بزرگ مىرسد بزرگ و آنچه را كه به فكرش كوچك مىرسد كوچك بشمارد، تا آنجا كه
يكى از صاحبان همين افكار در معناى وحى آسمانى بگويد: از باب رعايت سنت عربى
و مقدسات ملى عرب بوده است .
[اضطراب و اختلاف
روايات راجع به اعلان آيات برائت]
و خواننده
محترم اگر داستان مورد بحث را كاملا مورد دقت و مطالعه قرار دهد خواهد ديد كه چه
سهلانگارى عجيبى در حفظ و ضبط داستان و خصوصيات آن از ناحيه راويان شده است، اگر
حمل به صحت نموده و نگوئيم غرضهاى نامشروع ديگرى اعمال كردهاند.
مثلا در
بيشتر آن روايات دارد: رسول خدا 6 ابى بكر را فرستاد تا آيات برائت را بر
مشركين بخواند، آن گاه على (ع) را روانه كرد تا آن آيات را از ابى بكر گرفته و خود
آنها را بر مردم تلاوت كند، ابو بكر برگشت و ... و در بعضى ديگر دارد:
ابو بكر را به عنوان امير الحاج روانه كرد، و سپس على را با آيات برائت به دنبالش
فرستاد . و در دستهاى ديگر از روايات دارد: ابو بكر به على (ع) دستور
داد آيات برائت را بر مردم بخواند، و عده ديگرى از نفرات خود را مامور كرد تا على
را در نداى به آن كمك كنند و كار به آنجا رسيد كه طبرى و ديگران از مجاهد
روايت كردهاند كه در ذيل آيه(بَراءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ
رَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ) گفته است:
مقصود
معاهدين از خزاعة و مدلج و هر صاحب عهد و غير ايشان است، چون رسول خدا 6 وقتى از
جنگ تبوك مراجعت فرمود تصميم گرفت به زيارت خانه كعبه برود، ليكن فرمود: از آنجايى
كه مشركين در ايام حج به مكه مىآيند و برهنه در خانه خدا طواف مىكنند من دوست
ندارم آن موقع را مشاهده كنم، و به همين جهت ابو بكر و على را فرستاد تا در ميان
مردم در ذى المجاز و در جاهايى كه به دادوستد مشغول بودند در همه موسم بگردند و به
مردم اعلام كنند كه پيمانهايشان تا بيش از چهار ماه ديگر مهلت ندارد، و آن چهار
ماه همان ماههاى حرام است، يعنى بيست روز از آخر ذى الحجة تا ده روز از اول ربيع
الثانى، آن گاه اعلام كنند كه پس از اين قتال است و هيچ معاهدهاى در كار نيست.
خوب، وقتى
حال روايات بدين منوال است چه معنا دارد كه صاحب المنار بگويد قول شيعه
بهتانى است صريح و مخالف با تمامى روايات آن هم در مساله عمليى كه همه عوام و خواص
آن را مىدانند . اگر مقصود مشار اليه عوام و خواص معاصرين رسول خدا
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 232