نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 207
بررسى نمودند ديگر
معنا ندارد آن مهلت امتداد پيدا كند، بلكه قهرا و خود بخود مساله امان باطل گشته و
شخص امان يافته تنها اين مقدار فرصت دارد كه به جايگاه و مامن خود كه از آنجا به
نزد پيغمبر آمده بود برگردد، و مسلمين در اين فرصت متعرض او نشوند، تا بتواند از
مرگ و زندگى يكى را به اراده خود اختيار كند.
و ثالثا به
دست آمد كه مقصود از كلام خدا مطلق آيات قرآنى است، البته آن آياتى كه مربوط به
اصول معارف الهى و معالم دينى و يا رد شبهاتى است كه ممكن است به دلها راه پيدا
كند. اين چند نكته مطالبى است كه آيه شريفه به كمك قرينه مقام و سياقى كه دارد
آنها را افاده مىكند.
و از همين جا
معلوم مىشود اينكه بعضى از مفسرين گفتهاند: مقصود از كلام خدا آيات مربوط به
توحيد است و يا گفتهاند: مقصود از آن سوره برائت و يا خصوص آيات اول آن است كه در
موسم حج به گوششان خورده صحيح نيست چون دليلى بر اين اختصاص نداريم[1].
و رابعا
اينكه منظور از شنيدن كلام خدا واقف شدن بر اصول دين و معالم آن است نه صرف شنيدن،
گو اينكه صرف شنيدن هم در جايى كه شنونده عرب باشد بى دخالت نيست، و ليكن قرآن
كريم تنها مال عرب نيست و در آنجا كه شنوندهاش غير عرب باشد قطعا و بطورى كه از
سياق استفاده مىشود مقصود از شنيدن همان به دست آوردن اصول دين و معالم آن خواهد
بود.
و خامسا
معلوم شد اين آيه از آيات محكمه است و نسخ نشده و بلكه قابل نسخ نيست، زيرا اين
معنا از ضروريات مذاق دين و ظواهر كتاب و سنت است كه خداوند قبل از اينكه حجت بر
كسى تمام شود او را عقاب نمىكند، و مؤاخذه و عتاب هميشه بعد از تمام شدن بيان
است، و از مسلمات مذاق دين است كه جاهل را با اينكه در مقام تحقيق و فهميدن حق و
حقيقت برآمده دست خالى برنمىگرداند و تا غافل است او را مورد مؤاخذه قرار
نمىدهد. بنا بر اين، بر اسلام و مسلمانان است كه به هر كس از ايشان كه امان
بخواهد تا معارف دين را شنيده و از اصول دعوت دينى سر درآورد امان دهند تا اگر
حقيقت بر وى روشن شد پيرو دين شود، و ما دام كه اسلام، اسلام است اين اصل قابل
بطلان و تغيير نيست و آيه محكمى است كه تا قيامت قابل نسخ نمىباشد.