responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 9  صفحه : 173

مى‌خواهد ميان جمله‌(وَ آخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ) با جمله‌(وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْلِ) ارتباط برقرار كند، و اين از قبيل تطبيق مصداق با عموم است نه از باب تفسير، و منظور از عدو در آيه، دشمنان انسى از قبيل كفار و منافقين است.

و نيز در همان كتابست كه ابن مردويه از عبد الرحمن بن ابزى روايت كرده كه رسول خدا 6 آيه را(وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ) قرائت مى‌فرمود[1].

و نيز دارد كه ابو عبيد، ابن منذر، ابن ابى حاتم و ابن مردويه از ابن عباس روايت كرده‌اند كه در ذيل جمله‌(وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها) گفته است: اين آيه را آيه‌( قاتِلُوا الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ) ...(صاغِرُونَ ) نسخ كرده است‌[2].

مؤلف: نسخ آيه مزبور به آيه سوره برائت كه مى‌فرمايد: (فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ-) بكشيد مشركين را هر جا يافتيدشان نيز روايت شده، و خود آيه هم خالى از اشاره به اين معنا نيست كه حكم آن اعتبارش تا مدتى است و هميشگى نيست، براى اينكه مى‌فرمايد:(وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ).

و در كافى به سند خود از حلبى از امام صادق (ع) روايت كرده كه در ذيل همين آيه يعنى آيه‌(وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها) از حضرتش پرسيدم معناى سلم چيست؟

فرمود: معنايش پذيرفتن و داخل شدن در امر ماست. و در روايت ديگرى فرمود: داخل شدن در امر تو است (در آن امرى كه تو داخل شدى يعنى ولايت ائمه (ع)- مترجم)[3].

[دستور پذيرش صلح در:(وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها) موقت بوده و نسخ گرديده است‌]

مؤلف: اين روايت از باب تطبيق كلى بر مصداق است.

و در الدر المنثور است كه ابن عساكر از ابى هريره روايت كرده كه گفت: بر عرش خدا نوشته شده: لا اله الا انا وحدى لا شريك لى محمد عبدى و رسولى ايدته بعلى- معبودى نيست غير من به تنهايى، و مرا شريكى نيست، محمد بنده و فرستاده من است، كه او را به وسيله على (ع) تاييد نمودم و اين همان معنايى است كه آيه‌(هُوَ الَّذِي أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنِينَ) متعرض آنست‌[4].

مؤلف: اين روايت را صدوق هم در كتاب خود معانى الاخبار به سند خود از ابى- هريره، و نيز ابو نعيم در كتاب حلية الاولياء به سند خود از همان مرد روايت كرده‌اند، و همچنين‌


[1] ( 1 و 2) الدر المنثور ج 3 ص 199

[2] ( 1 و 2) الدر المنثور ج 3 ص 199

[3] اصول كافى ج 1 ص 415 ح 16

[4] الدر المنثور ج 3 ص 199

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 9  صفحه : 173
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست