responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 8  صفحه : 118

راجع به شرب خمر در سوره مائده نقل كرديم.

و در تفسير عياشى از محمد بن منصور روايت شده كه گفت: از عبد صالح موسى بن جعفر (ع) از آيه‌(إِنَّما حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ) سؤال كردم.

حضرت فرمود: قرآن داراى ظاهر و باطن است، آنچه را كه خداى تعالى در قرآن حرام كرده ظاهر محرمات است و اما باطن آنها ائمه جورند. و همچنين آنچه را كه در قرآن حلال كرده ظاهر مباحات دينى است، و باطن آنها امامان حق‌اند[1].

مؤلف: اين روايت را كافى نيز مسندا از محمد بن منصور نقل كرده، با اين تفاوت كه در روايات كافى امام (ع) پس از آن فرمود: پس جميع محرماتى كه در قرآن ذكر شده ظاهر است، و باطن آن محرمات ائمه جور است و همچنين جميع حلال‌هايى كه خداوند در قرآن اباحه فرموده ظاهر است و باطن آنها امامان حق‌اند[2].

مؤلف: انطباق معاصى و محرمات بر ائمه جور، و انطباق حلال‌ها بر امامان حق از اين نظر است كه محرمات و ائمه جور باعث دورى از خدا و محللات و ائمه حق باعث نزديكى به خدايند.

و نيز ممكن است از اين نظر باشد كه پيروى از امامان جور باعث ارتكاب گناهان و متابعت از امامان حق باعث موفقيت در اطاعت مى‌شود.

و از همين باب است روايتى كه شيخ در تهذيب به سند خود از علاء بن سيابه از ابى عبد اللَّه (ع) نقل كرده كه در ذيل آيه‌(خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ) فرموده: منظور غسل براى زيارت امامان است‌[3] و همچنين آن دو روايتى كه ما قبلا از حسين بن مهران نقل كرديم.

در الدر المنثور است كه ابن ابى شيبه، بخارى، مسلم و ابن مردويه از مغيرة بن شعبه نقل كرده‌اند كه گفت: سعد بن عباده مى‌گفت: اگر مردى را با همسرم ببينم بى‌درنگ گردنش را با شمشير مى‌زنم. اين حرف به گوش رسول خدا 6 رسيد. حضرت فرمود: آيا از غيرت سعد تعجب مى‌كنيد؟ و ليكن به خدا سوگند من از سعد غيرتمندترم و خداوند از من غيورتر است، و از همين جهت فواحش ظاهرى و باطنى را تحريم كرده، چون هيچ‌


[1] تفسير عياشى ج 2 ص 16 ح 36

[2] اصول كافى ج 1 ص 374 ح 10

[3] تهذيب الاحكام ج 6 ص 110 ح 13 ش 197 ط تهران

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 8  صفحه : 118
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست