responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 482

خداى تعالى امر را واگذار كرد به سليمان بن داوود و فرمود:(هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ بِغَيْرِ حِسابٍ) و واگذار كرد به پيغمبر گراميش 6. آرى، اى ابن اشيم! خدا امر را به ما واگذار كرده و هر كس كه خدا بخواهد هدايتش كند او را براى اسلام شرح صدر مى‌دهد و هر كس را بخواهد گمراه كند سينه‌اش را تنگ و حرج مى‌كند، هيچ مى‌دانى حرج چيست؟ عرض كردم نه. دست خود را محكم بست و به من فهماند حرج هر چيزى مصمتى (ميان پرى) است كه نه چيزى از آن بيرون شود و نه چيزى بتواند در آن داخل گردد[1].

مؤلف: مساله تفويض و واگذارى امر به سليمان و به رسول خدا 6 و ائمه اهل بيت گر چه روايات زيادى در تفسيرش وارد شده و ليكن از خود اين حديث و اينكه آيه مورد بحث را با داستان سليمان تطبيق كرده مى‌توان فهميد كه معناى آن اين است كه علمى كه خداوند از معناى قرآن به ايشان داده منحصر در يك معنا و دو معنا نيست، بلكه براى هر آيه قرآن معانى زيادى در نزد ايشان است، و ايشان از آن معانى آن مقدارى را انتشار مى‌دهند كه خدا اذنشان داده باشد، و بعيد نيست كه مقصود امام از خواندن آيه راجع به سليمان اشاره به همين معنا باشد، گو اينكه روايت ظهور دارد در اينكه مقصود از تلاوت آيه بيان حال دلها و تعريض بر موسى بن اشيم و اضطراب و قلق خاطر او است.

در تفسير قمى در ذيل جمله‌(... ضَيِّقاً حَرَجاً) روايت كرده كه فرمود: مثل آن دلهايى كه خداوند ضيق و حرجش قرار داده مثل درختى است كه در ميان درختهاى زيادى سبز شده باشد و شاخه‌هاى آن از هيچ طرف جايى براى رشد و باز شدن ندارند و ناچار اين درخت به طرف آسمان رشد نموده هر چه بيشتر بماند بيشتر در تنگنا قرار مى‌گيرد[2].

مؤلف: اين روايت نيز مناسب با معنايى است كه راغب براى لفظ حرج كرده.

و در تفسير عياشى از ابى بصير از امام صادق (ع) روايت شده كه در تفسير جمله‌(كَذلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ) فرموده مراد از اين رجس شك و ترديد است.[3] مؤلف: اين نيز از باب تطبيق كلى بر مصداق است.


[1] اختصاص شيخ مفيد ص 330- 331

[2] تفسير قمى ج 1 ص 216

[3] تفسير عياشى ج 1 ص 377 ح 96

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 482
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست