responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 473

و بنا به گفته وى جمله‌(حَرَجاً كَأَنَّما يَصَّعَّدُ فِي السَّماءِ) به منزله تفسير است براى كلمه ضيقا و اشاره است به اينكه امتناع دلهاى گمراهان از قبول حق شبيه است به امتناع ظرفى كه بخواهند چيزى را كه حجمش بيشتر از حجم آن است در آن جاى دهند.

جمله‌(كَذلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ) قاعده‌اى كلى را در مساله اضلال ممتنعين از ايمان بيان مى‌كند و مى‌فرمايد: خداوند رجس (ضلالت) را نصيب كسانى مى‌كند كه فاقد حالت تسليم بودن در برابر خدا و رام بودن در برابر حقند.

در اين جمله ايمان را مطلق ذكر كرده با اينكه مورد بحث آيات، ايمان به خدا بود كه نداشتن آن عبارت بود از شرك، ليكن بيانى كه ما براى آيه كرديم هم شامل عدم ايمان به خدا (شرك) مى‌شود، و هم عدم ايمان به آيات خدا و رد بعضى از معارف دينى او، پاره‌اى از جملات هم اين اطلاق را مى‌رساند، مانند جمله‌(يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ) و جمله‌(وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشِي بِهِ) و جمله‌(يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقاً حَرَجاً) و جمله‌(فِي الظُّلُماتِ لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها). در اين آيه ضلالت كه همان ايمان نياوردن است رجس خوانده شده، و رجس به معناى قذارت و نجاست است، الا اينكه در معناى اين قسم نجاست يك نوع استعلا خوابيده، و به همين جهت در آيه آن را با كلمه على كه دلالت بر استعلا دارد متعدى نموده و فرموده:

(عَلَى الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ) و اين تعبير براى اين است كه بفهماند قذارت مزبور مسلط و محيط به آنان است، به طورى كه ميان آنان و ديگران حائل شده، ديگران از نزديكى به آنان نفرت دارند همانطورى كه مردم از يك غذاى آلوده به قذارت متنفر مى‌شوند.

[دو اشتباه در مورد انتساب هدايت و ضلالت انسان به خداى تعالى‌]

بعضى از دانشمندان به اين آيه استدلال كرده‌اند بر اينكه مساله هدايت و ضلالت كار خود خداى تعالى است و هيچ كس را در آن دخالتى نيست. و اين حرف اشتباه بزرگى است، براى اينكه آيه شريفه- همانطورى كه گفته شد- در مقام بيان حقيقت هدايت و ضلالتى است كه از ناحيه خدا است و در حقيقت يك نوع معرف براى آن دو است، نه اينكه بخواهد آن دو را منحصر در خداى تعالى كند، و از ديگران نفى نمايد.

نظير اين اشتباه را بعضى ديگر كرده‌اند كه گفته‌اند: آيه شريفه هم چنان كه به الفاظش دلالت مى‌كند بر انحصار هدايت و ضلالت در خداى تعالى همچنين با الفاظ خود دلالت مى‌كند بر اينكه اين مساله يعنى مساله انحصار از مسلمات عقل است.

توضيح اينكه: بنده مخلوق، قدرتش بر ايمان و كفر به يك اندازه است، و مادامى كه براى يكى از اين دو مرجحى در كار نباشد محال است كه آن يكى را بر ديگرى ترجيح دهد و بر

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 473
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست