نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 428
عقل و نص كتاب آن را
نفى مىكند. مثلا از عكرمه از ابن عباس روايت مىكردند كه وى گفته است رسول خدا
6 پروردگار خود را ديد، و وقتى از عكرمه پرسيدند چطور ممكن است كسى خدا را ببيند
و حال آنكه خودش فرموده:(لا
تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ)، در
جواب گفته است: آيا اگر كسى بگويد تو آسمان را مىبينى دروغ گفته؟ گفت نه راست
است.
گفت: صحيح
است گفته شود تو آسمان را مىبينى و حال آنكه تو همه آن را نمىبينى، معناى آيه هم
اين است كه چشم ما همه جاى خداوند را نمىبيند[1].
و معلوم است
كه از اين روايت و روايات بسيارى ديگر كه ادله قائلين به رؤيت است به خوبى
برمىآيد كه آنان قائل به رؤيت جسمانى بودند.
در اينجا
بايد به عكرمه گفت اگر مراد از(لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ) اين باشد كه
كسى به تمام جهات و جوانب خداوند احاطه پيدا نمىكند، اين مساله اختصاصى به خداوند
ندارد؟
چون همه
موجودات از انسان و حيوان و ساير اجسام زمينى و اجرام آسمانى همينطورند، زيرا هيچ
موجود مادى نيست مگر اينكه داراى سطوح متعدد است، و در علم مناظر و
مرايا كه همان قوانين و قواعد مربوط به چشم و عمل آن است مسلم شده است كه حس
باصره جز يك طرف جسم را كه مقابل با آن است، و شعاعى بين آن و بين جسم در دوران
است نمىبيند، مثلا وقتى ما انسانى را مىبينيم، از تمام سطوح و جوانب او كه
عبارتند از پشت و رو، راست و چپ، و بالا و پايين تنها آن مقدار به چشم ما مىخورد
كه در مقابل ما قرار دارد، و محال است كه در يك نظر تمامى سطحهايى كه محيط به او
است در باصره ما قرار گيرد. پس اگر مراد از اينكه فرمود: ديدهها او را نمىبيند
نديدن به اين معنا باشد در اين صورت كلام بى معنايى خواهد بود.
مرحوم شيخ
صدوق در كتاب توحيد به سند خود از اسماعيل بن فضل روايت كرده كه گفت: از امام صادق
(ع) پرسيدم آيا خداى تعالى در روز قيامت ديده مىشود يا خير؟
حضرت فرمود:
خداوند منزه و بزرگتر از اين حرفها است، اى ابن الفضل! چشمها نمىبينند جز
چيزهايى را كه داراى رنگ و كيفيت باشد، و خدا خود آفريننده رنگها و كيفيتها است[2].