نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 410
ظلم نيست و اگر آن را
ظلم مىناميم و اين را نمىناميم بخاطر مخالفتى است كه اولى با دستور دين و يا با
حكم عقل دارد، و يا بخاطر فسادى است كه در جامعه داشته و يا نقض غرضى از اغراض است
و دومى اين آثار سوء را ندارد، مثلا زنا و ازدواج كه دو فعل شبيه به همند هيچگونه
اختلافى در اصل و حقيقت و وجود نوعى آن دو نيست و اگر يكى را زشت و مذموم و ديگرى
را ممدوح مىدانيم به خاطر موافقت و مخالفتى است كه با شرع الهى و يا سنت اجتماعى
و يا مصلحتى از مصالح اجتماع دارند. و اينگونه امور جهاتى قراردادى و اعتبارىاند
كه ربطى به خلقت و ايجاد نداشته، و قابل خلق و ايجاد نيستند، بلكه اعتبارياتى
هستند كه عقل عملى و شعور اجتماعى حكم به اعتبار آنها مىكند، و ظرف اعتبار آنها
همان ظرف اجتماع است، و در عالم تكوين و خارج جز آثار آن كه همان ثواب و عقاب است
ديده نمىشود.
[حسن و
قبح، از امور اعتباريه مىباشند و قابل خلق و ايجاد نيستند]
بنا بر اين،
عمل زشت، خودش و عنوان زشتيش كه يا ظلم است و يا چيزى ديگر تنها در ظرف اجتماع
تحقق داشته و خلاصه در ظرف اجتماع زشت و مستلزم مذمت و عقاب است، و اما در ظرف
تكوين و خارج چيزى جز يك مشت حركات صادره از انسان وجود ندارد. آرى، علل خارجى و
مخصوصا علة العلل و سبب اول كه همان خداى تعالى است تنها متصدى تكوين و ايجاد
موجوداتند و اما عنوان قبح آن موجودات چيزى نيست كه آن علل ايجادشان كند، هم چنان
كه زيد به عنوان رياستى كه دارد موضوعى است اجتماعى كه در نظر افراد اجتماع داراى
آثار خارجى هم هست، احترامش مىكنند، دستوراتش را اجرا مىنمايند، و اما در عالم
خارج چيزى جز فردى از افراد انسان نيست، و هيچ فرقى با مرءوس خود ندارد، و چنان
نيست كه در خارج يك زيدى باشد و يك چيز ديگرى به نام رياست و همچنين فقر، توانگرى،
آقايى، نوكرى، عزت، ذلت، شرافت و خست و امثال اينها.
خلاصه، خلقت
و ايجاد در عين حال كه شامل هر چيزى است، تنها به موضوعات و كارهاى گوناگونى كه در
ظرف اجتماع تكون و واقعيت خارجى دارد تعلق مىگيرد، ولى جهات نيكى و زشتى و
فرمانبرى و نافرمانى و ساير اوصاف و عناوينى كه بر موضوعات و افعال عارض مىشود،
خلقت به آنها تعلق نمىگيرد و ظرف ثبوت آنها تنها ظرف تشريع و اعتبار و نياز
اجتماعى است.
بعد از آنكه
معلوم شد كه ظرف تحقيق امر و نهى، حسن و قبح، اطاعت و معصيت، ثواب و عقاب، رياست و
مرءوسيت و عزت و ذلت و امثال اينها غير از ظرف تكوين و واقعيت خارجى است، اينك
مىگوييم: عموميت خلقت كه از آيه مورد بحث استفاده مىشد لازمهاش بطلان نظام امر
و نهى و ثواب و عقاب و ساير لوازمى كه ذكر كردند نيست. و چگونه ممكن
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 410