نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 360
اينكه از بين رفتن
ايمانشان ممكن باشد و ليكن بر حسب اتفاق كافر و منافق نمىشوند. و مبناى كلام در
اين وجه بر عكس اين معنا است يعنى در وجه مزبور دوام ايمان قوم امرى اتفاقى گرفته
شده، و اين با جمله(وَكَّلْنا
بِها) نمىسازد، زيرا توكيل،
لفظى است كه معناى اعتماد و حفظ را افاده مىكند مخصوصا در اينجا كه مقام اعتزاز و
قدرت نمايى است، و معلوم است كه در چنين مقامى به چيزهاى قدرتنمايى بايد كرد كه
ضمانت دوام و بقا داشته باشد، نه چيزهايى كه ضامنى براى دوام و ثبوتش نباشد. خود
قرآن كريم ايمان بدون ثبات و دوام را مذمت كرده و فرموده:(وَ ما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَ هُمْ
مُشْرِكُونَ)[1].
ايمانى كه
آيات مورد بحث آن را توصيف مىكند آن ايمان فطرى و هدايت الهى پاك از شوائب شرك و
ظلمى است كه خداوند، خليل خود و همچنين انبياى قبل از خليل و بعد از او را به آن
مفتخر ساخته است، ايمانى كه ابراهيم خليل (ع) بنا به حكايت قرآن در باره آن چنين
مىگويد:(الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَمْ يَلْبِسُوا إِيمانَهُمْ
بِظُلْمٍ أُولئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ)[2] و معلوم است كه
خداوند هدايت و ايمانى را كه اهميت آن به اين پايه است هر كسى را حافظ و موكل بر
آن نمىكند، و شان آن اجل از اين است كه خداوند همه مؤمنين را كه در ميان آنان
افرادى طاغى و ستمگر و احيانا فرعونهايى مستكبر و بدعتگذاران و فرو رفتگان در
فسق و فجور و انواع فحشا وجود دارند حافظ و موكل بر آن نمايد.
[به نظر ما
مراد از اين قوم انبياء و معصومين و اتقياء و صلحايند كه همواره پاسدار دين حق
مىباشند]
پس هيچ يك از
وجوهى كه در تفسير آيه مورد بحث ذكر شد خالى از اشكال نبود، اينك تفسيرى را كه
مختار خود ما است ايراد نموده مىگوييم: آيات مورد بحث در مقام توصيف توحيد فطرى و
هدايت پاك از شوائب شرك به خداى سبحان مىباشد، و خداى سبحان، سلسله جليل انبيا و
اوصياى آنان را به چنين هدايتى اختصاص داده و آن را براى خصوص ايشان قرار داده، و
چون به چنين كرامتى نايل شدند خداوند كتاب و حكم و نبوتشان داد.
بعد از بيان
اين معنا در آيه مورد بحث فرمود:(فَإِنْ يَكْفُرْ بِها هؤُلاءِ
فَقَدْ وَكَّلْنا بِها قَوْماً لَيْسُوا بِها بِكافِرِينَ) و سياق اين
آيه به طورى كه قبلا هم گفته شد سياق قدرتنمايى خود و تسليت خاطر پيغمبر گراميش
مىباشد، مىخواهد از طرفى بى نيازى خود را از ايمان آنان بيان
[1] بيشترشان به خدا ايمان نمىآورند مگر اينكه در دل مشركند.
سوره يوسف آيه 106
[2] كسانى كه ايمان آوردند و ايمان خود را به ظلم آلوده و آميخته
نكردند ايشانراست ايمنى و ايشان هدايت يافتگانند. سوره انعام آيه 82
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 360