responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 272

كرده‌اند، چون از فساد رأى تو و مرضى كه در نفس تو است آگاهى داشته‌اند هم چنان كه عين همين اشكال را قوم عاد به پيغمبر خود هود (ع)- وقتى هود آنان را به دين توحيد دعوت نمود- كردند. هود گفت: خداى تعالى آن كسى است كه بايد به او اميدوار بود و از او ترسيد، نه خدايان شما كه نه اميد نفعى در آنها است و نه مى‌توانند ضررى برسانند در جوابش گفتند:

بعضى از خدايان ما تو را به چنين روزى انداخته . قرآن كريم اين داستان را نقل كرده و احتجاج هود و جواب قومش را چنين حكايت مى‌كند:( وَ يا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً وَ يَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلى‌ قُوَّتِكُمْ وَ لا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِينَ قالُوا يا هُودُ)- تا آنجا كه مى‌فرمايد- (إِنْ نَقُولُ إِلَّا اعْتَراكَ بَعْضُ آلِهَتِنا بِسُوءٍ قالَ إِنِّي أُشْهِدُ اللَّهَ وَ اشْهَدُوا أَنِّي بَرِي‌ءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ مِنْ دُونِهِ فَكِيدُونِي جَمِيعاً ثُمَّ لا تُنْظِرُونِ )[1].

و چون جاى چنين سخنى در ميان بود لذا ابراهيم (ع) اضافه كرد كه:(وَ لا أَخافُ ما تُشْرِكُونَ بِهِ). و اين جمله در عين اينكه شبهه مزبور را دفع مى‌كند، در عين حال برهان تامى بر نفى ربوبيت شركاى مشركين نيز هست.

و ما حصل آن اين است كه: شما مى‌خواهيد با بيم دادن از خطر بت‌ها در دل من القاى شبهه نموده مرا به بت‌پرستى و ترك توحيد وادار كنيد، در حالى كه من از بت‌هاى شما ذره‌اى نمى‌ترسم، زيرا همه آنها مخلوقاتى هستند كه نفع و ضرر خود را مالك نبوده ديگرى مدبر آنها است و بنا بر اين ديگر ارزشى براى حجت شما نيست.

و به فرضى هم كه من از ضرر شركاى شما مى‌ترسيدم تازه همين ترس هم خود دليل ديگرى بر ربوبيت خداى تعالى و آيتى از آيات توحيد او بود، زيرا او خواسته است كه من از شركاى شما بترسم نه شركاى شما كه قادر بر چيزى نيستند، و شما خود اعتراف داريد كه پروردگار من به هر چيزى عالم و آگاه است، و از هر حادثه و هر خير و شرى كه در مملكتش رخ دهد با خبر است، با اين حال چطور تصور مى‌شود در اين مملكت كه به منظور غاياتى صحيح و متقن ايجادش كرده چيزهاى نافعى را سراغ داشته باشد و بندگان را در انتفاع از آن اذن نداده‌


[1] و اى قوم از پروردگار خود طلب مغفرت كنيد، و به درگاهش توبه و بازگشت نمائيد، تا اينكه آسمان را مامور كند كه بر شما ببارد، و نيرويى بر نيرويتان بيفزايد، و از راه گنه كارى و سرپيچى، از گفته‌هايم اعراض نكنيد. گفتند اى هود- تا آنجا كه مى‌فرمايد-: ما چيزى در باره تو نمى‌پنداريم مگر اينكه بعضى از خدايان ما به تو خشمناك شده و به مشاعر و ادراكت لطمه وارد ساخته است، هود گفت: من خداى را شاهد مى‌گيرم شما هم شاهد باشيد كه من از شركاى شما بيزارم، و ربوبيت را جز براى خداى تعالى قائل نيستم، شما هم هر چه مى‌خواهيد بكنيد، و مرا مهلت ندهيد. سوره هود آيه 52- 55

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 272
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست