نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 270
[بخش دوم احتجاجات
ابراهيم (ع) كه محاجه آن حضرت است با مشركين بعد از اعلام بيزارى از بتها]
بعد از شنيدن
بيزارى ابراهيم از بتها آغاز كردند. و آيه مورد بحث و همچنين آيه بعديش مشتمل بر
بخش دوم احتجاجات ابراهيم (ع) است.
گر چه در اين
آيات حجتى را كه مردم عليه ابراهيم اقامه كردند، صريحا حكايت نكرده و ليكن از
جمله(وَ لا أَخافُ ما تُشْرِكُونَ بِهِ) تلويحا
معلوم مىشود كه چه مىگفتهاند. زيرا ابراهيم (ع) در رد گفتار آنان فرمود: من از
اين بتهاى شما نمىترسم. پس معلوم مىشود كه دليل آنان بر شرك و بتپرستى ترس از
بتها بوده. در مباحث قبلى هم اشاره كرديم و باز هم در جاى مناسبش خواهد آمد كه به
طور كلى بشر را يكى از دو چيز به شرك واداشته يا خوف از غضب آلهه و بيم از سلطنتى
كه براى آن الهه نسبت به حوادث زمينى قائل بوده يا اميد به بركت و سعادتى بوده كه
براى بتهاى خود مىپنداشته. و از اين دو امر بيشتر همان خوف در نفوس آنان تاثير
داشته براى اينكه طبعا اعتماد و اميد مردم به خودشان است، و كمتر به ديگران
اميدوار مىشوند و هر نعمت و سعادتى كه كسب كرده و به دست مىآورند همه را از
ناحيه خود و مرهون جد و جهد خود مىدانند، و اگر هم همه را مستند به كوشش خود
ندانند، و غنيمت حاصله از قبيل ارث و يا گنج و يا رياستى باشد، آن را از ناحيه جد
اعلا و يا بخت نيك مىدانند.
پس مساله
اميدوارى آن قدرها در نفوس تاثير ندارد كه بتوان بتپرستى را مستند به آن نمود،
حتى مسلمين هم با آن همه معارف الهيى كه در اختيارشان است از تهديد و انذار بيشتر
متاثر مىشوند تا از وعده و بشارت، و لذا در قرآن هم مىبينيم كه از وظائف انبيا
(ع) انذار را بيشتر ذكر مىكند تا بشارت را، با اينكه هر دو از وظائف آنان و از
طرقى است كه در دعوت دينى خود به كار مىبرند.
كوتاه سخن
اينكه: گفتيم از كلام ابراهيم برمىآيد كه مشركين در احتجاج با آن جناب راجع به
بتپرستى خود راه تهديد را پيش گرفته وى را از قهر خدايان، بيم مىدادند، و او را
نصيحت مىكردند كه شايد بتوانند با خودشان در بتپرستى و ترك توحيد هم آواز سازند.
ابراهيم (ع)
نيز چون ديد كه حجت آنان به دو حجت تجزيه مىشود: يكى رد بر ربوبيت خداى سبحان و
ديگرى اثبات عقيده ربوبيت بتها، لذا او هم از هر دو، جواب داد.
البته به
طورى كه بعدا توضيح مىدهيم جواب از جهت اولى بى نياز از جوابى كه از جهت دوم داد،
نيست.
ابراهيم (ع)
در جواب از احتجاج اولى آنان چنين گفت:(أَ تُحاجُّونِّي فِي
اللَّهِ وَ قَدْ هَدانِ) يعنى من در امر انجام شدهاى قرار گرفتهام،
و به هدايت پروردگار راه حق را
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 270