responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 246

بسيار كم ديده مى‌شود و زهره در بين آن چهار سياره ديگر، از جهت تنگى مدارش، نمى‌تواند بيش از چهل و هفت درجه از خورشيد فاصله بگيرد و هميشه همراه خورشيد است، از اين جهت به ذهن مى‌رسد كه كوكب مزبور همان زهره بوده است چرا كه زهره گاهى قبل از خورشيد طلوع مى‌كند و عوام آن را ستاره صبح مى‌نامند، و گاهى در دنبال آن قرار گرفته و در نتيجه بعد از غروب خورشيد در همان طرف مغرب ظاهر مى‌شود و چيزى نمى‌گذرد كه غروب مى‌كند. و گاهى كه اين وضع در نيمه دوم ماه، يعنى شب هجدهم، نوزدهم و بيستم ماه قمرى اتفاق مى‌افتد. ظهور زهره تقريبا با غروب خورشيد، و غروب آن تقريبا با طلوع ماه مقارن مى‌شود، زيرا در اين شبها اول آفتاب غروب مى‌كند و پس از آن ستاره زهره هويدا شده پس از يك يا دو ساعت در همان جهت غربى افق غروب نموده و پس از آن بلا فاصله و يا به فاصله مختصرى از ماه، طلوع مى‌كند و اين خصوصيت تنها در ستاره زهره است، و اگر در مشترى و مريخ و زحل هم اتفاق بيفتد صرف اتفاق و آنهم بسيار نادر و كم است.

علاوه بر اينكه ستاره زهره در بين ستارگان درخشان، از همه زيباتر و روشن‌تر است، به طورى كه پس از فرا رسيدن شب، اولين ستاره‌اى است كه نظر بيننده را به خود جلب مى‌نمايد، و از اين روى مى‌توان گفت ستاره مورد اشاره ابراهيم، همين ستاره بوده است، و آيه شريفه بر اين ستاره بهتر منطبق مى‌شود، زيرا بر حسب ظاهر، بين غروب ستاره و طلوع ماه فاصله نينداخته است. و از اين ظهور استفاده مى‌شود كه طلوع ماه به دنبال غروب ستاره بوده، و اين خود مؤيد ما است. پاره‌اى از روايات هم كه از ائمه اهل بيت (ع) نقل شده ادعاى ما را تاييد مى‌كند، چون در اين روايات دارد: ستاره مزبور، زهره بوده است. پس بنا بر اين، ابراهيم (ع) همين ستاره را ديده و قوم او نيز همان را مى‌پرستيده و برايش قربانى مى‌كرده‌اند، و اين واقعه در يكى از شب‌هاى نيمه دوم ماه بوده و آن حضرت نخست زهره را در جهت غربى افق ديده و پس از غروب آن به طلوع ماه برخورده است.

[مراد از رب در كلام ابراهيم (ع)(هذا رَبِّي)، خداوند آفريدگار هستى نيست‌]

مراد از رب در آنجا كه گفت:(هذا رَبِّي) همانا مالك چيزهايى است كه مربوب آن پروردگارند، و رب مدبر امر آنها است، نه پروردگارى كه آسمانها و زمين و هر چيز ديگرى را از عدم به وجود آورده است، زيرا خداى سبحان، جسم و جسمانى نيست، و در ظرف زمان نمى‌گنجد، و مورد اشاره واقع نمى‌شود. از آيه‌(يا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جاءَنِي مِنَ الْعِلْمِ ما لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صِراطاً سَوِيًّا)[1] و ساير آياتى كه كلام ابراهيم را حكايت مى‌كند برمى‌آيد كه‌


[1] پدر جان! به درستى كه مرا از علم بهره‌هايى داده‌اند كه به تو نداده‌اند، پس مرا پيروى كن تا به صراط مستقيم راهنماييت كنم. سوره مريم آيه 43

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 246
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست