نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 211
به يك معنا نيست.
بلكه مراد از يوم اول مطلق ظرف است مثل اينكه مىگوييم: روزى كه خدا حركت را
آفريد، و روزى كه شب و روز را به وجود آورد و حال آنكه روزهاى معمولى زائيده
حركت و متفرع بر آن است، به خلاف يوم دوم كه به معناى روزهاى معمولى و روزى است كه
قيامت در آن روز بر پا مىشود.
بحث
روايتى
در كتاب الدر
المنثور در ذيل جمله(يَقُصُّ الْحَقَّ ...) مىگويد:
دارقطنى در كتاب افراد و ابن مردويه از ابى بن كعب روايت كردهاند كه
گفت: رسول خدا 6 به مردى ياد داد كه آيه را(يَقُصُّ
الْحَقَّ وَ هُوَ خَيْرُ الْفاصِلِينَ) قرائت كند.[1] و نيز در كتاب مزبور در ذيل آيه(وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُها إِلَّا هُوَ ...) مىگويد:
احمد و بخارى در كتابهاى خود و حشيش بن اصرم در كتاب استقامت و ابن ابى حاتم و ابو
الشيخ و ابن مردويه همگى از ابن عمر نقل كردهاند كه گفته است: رسول خدا 6
فرمود: مفاتيح (كليدهاى) غيب پنج است، و جز خدا كسى از آن اطلاع ندارد: 1- كسى
نمىداند فردا به چه حوادثى آبستن است مگر خداى متعال 2- كسى نمىداند رحم زنان چه
زمانى جنين و بار خود را مىاندازد، جز او 3- كسى نمىداند چه وقت باران مىبارد
جز او 4- كسى نمىداند كه در چه سرزمينى مرگش فرا مىرسد، تنها خدا است كه مىداند
مرگ هر كسى در كجا واقع مىشود 5- كسى نمىداند چه وقت قيامت بر پا مىگردد، مگر
خداى تبارك و تعالى.[2] مؤلف: با
فرض اينكه اين روايت صحيح باشد، نبايد پنداشت كه با عموم آيه منافات دارد، زيرا
مسلم است كه عدد مفهوم ندارد، و اگر كسى بگويد فلان مقدار پول دارم، دليل بر اين
نيست كه بيشتر ندارد، و اين پنج چيزى كه در روايت ذكر شده است، برگشت همه به يك