نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 165
داده و در عين حال در
موارد مختلفى به معناى دوم آن را به چيزهاى ديگر هم نسبت مىدهد، همچنين از طرفى
علم و قدرت و حيات و مشيت و رزق و زيبايى را به خداوند نسبت مىدهد و از طرفى
همينها را به غير خدا منسوب مىسازد.
[حكم
تكوينى، مختص به خدا و حكم تشريعى، همانند امور ديگر، بالاصالة و مستقلا منتسب به
خداى تعالى است]
حكم هم كه
يكى از صفات است، از نظر اينكه خود نوعى از تاثير مىباشد معناى استقلاليش تنها از
آن خداوند است چه حكم در حقايق تكوينى ، و چه در شرايع و احكام
وضعى و اعتبارى . قرآن كريم هم در بسيارى از آيات، اين معنا را تاييد نموده
است كه از آن جمله آيات زير است:(إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا
لِلَّهِ)[1](أَلا لَهُ الْحُكْمُ)[2](لَهُ الْحَمْدُ فِي الْأُولى وَ الْآخِرَةِ وَ لَهُ الْحُكْمُ)[3](وَ
اللَّهُ يَحْكُمُ لا مُعَقِّبَ لِحُكْمِهِ)[4].
و معلوم است
كه اگر غير خداوند كسى داراى حكم بود، مىتوانست حكم خدا را به وسيله حكم خود
دنبال كند و با خواست او معارضه نمايد:(فَالْحُكْمُ لِلَّهِ
الْعَلِيِّ الْكَبِيرِ)[5] و همچنين
آيات ديگرى كه به طور عموم يا به طور خصوص، دلالت دارند بر اختصاص حكم تكوينى به
خداى تعالى.
و اما حكم
تشريعى: از جمله آياتى كه دلالت دارند بر اختصاص حكم تشريعى به خداى تعالى اين آيه
مىباشد:(إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا
إِلَّا إِيَّاهُ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ)[6] با اينكه
اين آيه و ظاهر آيات قبلى دلالت دارند بر اينكه حكم تنها براى خداى سبحان است و
كسى با او شريك نيست، در عين حال در پارهاى از موارد حكم را و مخصوصا حكم
تشريعى را به غير خداوند هم نسبت داده است، از آن جمله اين چند مورد است:(يَحْكُمُ بِهِ ذَوا عَدْلٍ مِنْكُمْ)[7] و(يا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ
بِالْحَقِّ)[8] و
[1] حكم جز براى خدا نيست. سوره انعام آيه 57 و سوره يوسف آيه 67
[2] آگاه باش كه حكم تنها براى او است. سوره انعام آيه 62
[3] و براى او است حمد در دنيا و آخرت و براى او است حكم. سوره
قصص آيه 88
[4] و خداوند حكم مىكند و كسى نيست كه حكم او را دنبال كند و بى
تاثير نمايد. سوره رعد آيه 43
[5] پس حكم تنها براى خداى بلند مرتبه و بزرگ است. سوره مؤمن آيه
12
[6] نيست حكم مگر براى خداوند، دستور فرموده است كه جز او را
نپرستيد، اين است دين استوار و اداره كننده اجتماع. سوره يوسف آيه 40
[7] حكم مىكنند به آن كفاره، دو تن از شما كه صاحبان عدالت
باشند. سوره مائده آيه 95
[8] اى داوود ما تو را خليفه در زمين قرار داديم پس در ميان مردم
به حق حكم كن. سوره ص آيه 26
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 165