نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 150
[1] بنا بر اين، معناى آيه مورد بحث، چنين مىشود
كه: اين طور معارف الهى را شرح داده و بعضى را از بعضى جدا و متمايز نموده،
ابهامى كه عارض بر آن شده بود، از بين برديم براى غرضهاى مهمى كه از آن جمله اين
است كه راه مجرمين روشن و رسواييشان بر ملا گردد، و در نتيجه، مؤمنين از آن راه،
دورى نمايند . بنا بر اين مراد از روش مجرمين آن طريقهاى است كه
در مقابل آيات ناطق به توحيد و معارف حقهاى كه متعلق به توحيد است به كار
مىبرند، و آن طريقه، همانا انكار و عناد و اعراض از آيات و كفران نعمت است.
بعضى
گفتهاند: مراد از سبيل مجرمين، روشى است كه خداى تعالى در باره مجرمين به كار
مىبرد و آنان را در دنيا لعنت و در آخرت به عذاب و سختگيرى در حساب و عقاب دردناك
مبتلا مىسازد، و ليكن معناى اولى با سياقى كه آيات دارد موافقتر است.
بحث
روايتى
در كتاب كافى
به سندى مرفوع از حضرت رضا (ع) نقل كرده كه فرمود:
خداى عز و جل
پيغمبر ما را قبض روح نكرد مگر بعد از آنكه دين را برايش تكميل نمود، و قرآن را كه
در آن بيان هر چيزى است، نازل فرمود، و در آن حلال و حرام و حدود و احكام و جميع
ما يحتاج بشر را بطور كامل شرح داد، و خودش در اين كتاب فرمود:( ما
فَرَّطْنا فِي الْكِتابِ مِنْ شَيْءٍ)- ما در اين كتاب هيچ چيزى را فروگذار
نكرديم .[2]
[چند روايت
در باره قدريه و توضيحى در مورد حديث معروف: قدريه مجوس اين امت
است ]
قمى در تفسير
خود مىگويد: حديث كرد مرا احمد بن محمد و گفت حديث كرد مرا جعفر بن محمد و گفت
حديث كرد براى ما كثير بن عياش از ابى الجارود و او از حضرت ابى جعفر (ع) كه در
تفسير آيه(وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا صُمٌّ وَ بُكْمٌ)
مىفرمود صم كر هستند از هدايت، بكم و لالند از اينكه به
خير لب بگشايند، فى الظلمات و در ظلمتهاى كفر قرار دارند،(مَنْ يَشَأِ اللَّهُ يُضْلِلْهُ وَ مَنْ يَشَأْ يَجْعَلْهُ عَلى صِراطٍ
مُسْتَقِيمٍ) هر كس را خدا بخواهد گمراه مىكند و هر كس را بخواهد بر طريق
مستقيمش وا مىدارد. و فرمود:
[1] و آن چنان ملكوت آسمانها و زمين را به ابراهيم نشان داديم(
تا چنين و چنان شده) و از دارندگان يقين گردد. سوره انعام آيه 75